Skip to content

موانع اثرگذار بر تحصیل کودکان کار

کودک کار کیست و چگونه تعریف می شود

امکانات تحصیلی و آموزشی یکی از حقوق اصلی و اولیه همه کودکان در سراسر جهان است. در مجمع عمومی ‌سازمان ملل متحد، مادۀ ۲۸ پیمان‌نامۀ حقوق کودک در ۲۰ نوامبر ۱۹۸۹ تصویب شد. همۀ کشورهایی که در این سازمان حضور دارند موظف‌ هستند حق تحصیل کودکان را به رسمیت بشناسند. آن‌ها وظیفه‌ دارند زمینۀ دستیابی به حق تحصیل را فراهم کنند. طبق این کنوانسیون، تحصیل کودکان در همۀ کشورها اجباری است. به‌موجب این کنوانسیون، کودکان از هر نژاد، جنسیت، مذهب و با هرگونه وضعیت سلامتی یا معلولیت جسمی باید به آموزش‌های رایگان، منسجم و متنوع دسترسی داشته باشند.

همچنین بخوانید : مسئولیت اجتماعی چیست؟

این موضوع در بند 3 اصل سوم و اصل 30 قانون اساسی ایران هم تأکید شده است. به‌موجب این قانون دولت وظیفه دارد امکانات استفادۀ رایگان از تحصیل، آموزش‌وپرورش و تربیت‌بدنی را برای همۀ کودکان فراهم کند. این امکانات باید تا پایان دورۀ متوسطه فراهم باشد. باوجود این حجم از قانون اما هنوز حق تحصیل کودکان در همه جای دنیا و برای همۀ کودکان به‌طور کامل رعایت نمی‌شود. اکثر دولت‌ها باوجود تلاش‌های بسیار هنوز نتوانسته‌اند شرایط مطلوب تحصیل کودکان را در سراسر ایران مهیا کنند.

اولویت و تأثیرات یادگیری در کودکان

چرا کودکان باید تحصیل کنند؟ پاسخ به این سؤال برای آینده هر کشوری بسیار مهم و ضروری است. حق تحصیل کودکان جزو موضوعات بدیهی و ضروری است. بدون یادگیری و دریافت اطلاعات و دانش، این کودکان عملاً آینده خود را از دست می‌دهند. آن‌ها نمی‌توانند جایگاه اجتماعی داشته باشند، نیازهای روزمره خود را برطرف کنند و همچنین فرصت‌های شغلی را نیز از دست می‌دهند. تحصیل می‌تواند برای کودکان در آینده جایگاه خوبی پدید آورد.

کودکانی که امکان تحصیل ندارند بیشتر در معرض انواع آسیب‌های اجتماعی قرار می‌گیرند. نداشتن مهارت‌های شغلی و یا اجتماعی فقر را در جامعه گسترش می‌دهد و فقر یکی از بزرگ‌ترین عوامل انواع جرم و جنایت در جوامع است.

بخوانید درباره: کودکان بازمانده از تحصیل؛ ناهنجاری سوزناک اجتماعی

کودکی که حق تحصیل ندارد به‌جای درس خواندن چه‌کار می‌کند؟ این کودکان که از داشتن حق تحصیل محروم‌اند، معمولاً در خانواده‌ها و جوامع فقیرتر زندگی می‌کنند. این کودکان به‌ناچار باید کار کنند و بخشی از بار اقتصادی خانواده را به‌دوش کشند.

در جوامع فقیرتر، کودک مجبور است به‌جای آموزش، رشد فکری، بازی کردن و دریافت عشق و محبت در محیطی خشن کار کند. این کودکان معمولاً دستمزدهای ناچیزی دارند. طبق تحقیقات انجام ‌شده جوانان و نوجوانانی که به بزه‌کاری روی آوردند معمولاً کودکی بسیار سختی را سپری کرده‌اند. با در نظر داشتن همین نکات می‌توان اهمیت تحصیل برای کودکان را به‌روشنی درک کرد.

موانع محرومیت کودکان کار از تحصیل

در طی یکی دو قرن گذشته برخورداری از حق تحصیل کودکان به‌عنوان موضوعی جهانی مطرح‌شده و از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است. همواره کاستی‌های بسیاری در مسیر تحصیلی کودکان وجود دارد که سبب بازماندن آنان از تحصیل می‌شود.

1. موانع اقتصادی

کودک کار در وسط وضعیت اقتصادی نامناسب خانواده، چشم به جهان می‌گشاید. اکثر این کودکان به‌دلایل بسیار زیادی نان‌آوران خانواده می‌باشند. مشکلات اقتصادی که خانواده این کودکان با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند عامل اصلی روی آوردن آن‌ها به کار اجباری است.

می‌دانید که اگر مشکلات اقتصادی وجود نداشته باشد کودک تمام مراحل تحصیلی خود را بدون چالش سپری می‌کند، اما کودکان کار درواقع کودکی بسیار غم‌انگیزی دارند. والدین این کودکان معمولاً یا توانایی انجام کار ندارند و یا فوت‌ شده‌اند. آن دسته از والدینی که توانایی انجام کار ندارند هم ممکن است جزو افراد ناتوان، کم‌توان، بیمار، از کار افتاده، معتاد، زندانی و غیره باشند. بعضی از این کودکان هم به‌دلیل فقر خانواده باید کمک‌خرج باشند. در هر صورت کودک نبود والدین را در زندگی خود به‌شدت حس می‌کند.

2. موانع فرهنگی

این مانع معمولاً به‌دلیل ضعف نهاد خانواده رخ می‌دهد. یکی از وظایف مهم خانواده آموزش هنجارهای اجتماعی به کودک است. درواقع خانواده کلید ورود کودکان به اجتماع هستند. خانواده‌های کودکان کار معمولاً از ضعف فرهنگی برخوردار هستند و توانایی آموزش درست هنجارها را به کودکان ندارند. آن‌ها اندیشه‌های غلط را به این کودکان انتقال می‌دهند و همین کودکان در آینده سبب انتقال این اندیشه‌ها به جامعه می‌شوند.

3. موانع اجتماعی

وضعیت آموزشی، وضعیت تحصیلی، اعتیاد، تجاوز و بسیاری از عوامل دیگر زمینه‌ساز چالش‌های اجتماعی برای این کودکان است. در قسمت قبلی خواندیم که تعداد زیادی از کودکان کار به دلیل فقر فرهنگی و فقر اقتصادی قادر به تحصیل نیستند. درواقع همین موانع اقتصادی و فرهنگی زمینه‌ساز چالش‌های متعدد اجتماعی می‌شوند. در مقوله فقر فرهنگی معمولاً خانواده جایگاهی برای کسب و دانش متصور نیستند و این عقیده را به کودکان انتقال می‌دهند. همین امر سبب می‌شوند آن‌ها نتوانند به‌دنبال پیدا کردن جایگاه اجتماعی خود توسط تحصیل بروند.

در مقوله فقر اقتصادی کودک با پرداختن به کارهای سخت و تلاش برای فراهم کردن هزینه‌های اولیه زندگی، باعث می‌شود تحصیل آخرین دغدغه کودک باشد. فکر کردن به دست‌های آسیب‌دیده ناشی از کار زیاد در این کودکان اجازه فکر به کسب مقام اجتماعی را به آن‌ها نمی‌دهد.

اعتیاد نیز ازجمله موانع بزرگ و سخت پیش روی این کودکان است. این کودکان معمولاً در خیابان‌ها کار می‌کنند. همچنین در کوچه و خیابان و محل زندگی‌شان با افراد متعددی در تماس‌اند. این تماس مکرر با افراد ناهنجار اجتماعی، احتمال گرفتار شدنشان به اعتیاد را بسیار بالا می‌برد. همچنین تعدادی از این کودکان دارای والدین معتاد هستند که همین امر سبب انتقال تفکر پذیرش اعتیاد در آن‌ها نیز می‌شود.

این کودکان به‌دلیل ضعیف بودن و بالا بودن سطح ارتباطاتشان در خیابان‌ها یا کارگاه‌ها درخطر تجاوز هستند. افراد زیادی در کمین سو استفاده از این کودکان بی‌گناه و بی‌پناه هستند.

یکی دیگر از چالش‌های اجتماعی این کودکان هویت آن‌هاست. تعداد زیادی از این کودکان، از اتباع‌اند یا تنها مادرشان و یا پدرشان ایرانی است. این وضعیت موجب شده است که با مشکلات پذیرش در مدارس، رد مرز شدن در صورت دستگیری از سوی سازمان‌های مرتبط و … روبه‌رو شوند.

4. موانع روحی و روانی

کودکان کار معمولاً به‌دلیل شرایط نامساعد خانوادگی، وضعیت مکانی، وضعیت محل کارشان با چالش‌ها و آسیب‌های بسیار زیادی مواجه هستند. محیط خانواده به‌جای این‌که کانونی برای دریافت عشق و محبت باشد یا محلی برای التیام روح آن‌ها باشد، کانون عذاب آن‌هاست. آن‌ها در محیط چنین خانواده‌های احساس آرامش نمی‌کنند که موجب تأثیرات منفی بر روح و روان آن‌هاست.

این مشکلات روحی و روانی آن‌ها را با معضلاتی مانند خشم، جامعه گریزی، عدم اعتمادبه‌نفس و عدم اعتماد به دیگران مواجه می‌کند. همین عوامل می‌تواند سبب بازماندن آن‌ها از تحصیل شود.

5. موانع موجود در محل زندگی

مکان زیست این کودکان بسیار نامناسب است. آن‌ها در محلاتی فقیر و آسیب‌پذیر زندگی می‌کنند. در این محلات ابتدایی‌ترین شرایط زندگی نیز وجود ندارند. این کودکان معمولاً با خانواده‌هایشان در آلونک‌های کوچکی زندگی می‌کنند. این خانه‌ها معمولاً حمام ندارند و یا به‌طور مشترک با ساکنین دیگر استفاده می‌شود. سرویس بهداشتی نامناسب از ویژگی‌های این آلونک‌هاست.

کوچه‌های محل زندگی این کودکان بسیار تنگ و باریک است. در این کوچه‌ها عبور و مرور به‌سختی انجام می‌شود. درواقع محل مناسبی برای بزه‌کاری است. همچنین در این محلات به دلیل محرومیت معمولاً مدرسه وجود ندارد.

6. موانع جسمی

موانع جسمانی نیز از چالش‌هایی است که کودکان کار با آن بسیار دست‌وپنجه نرم می‌کنند. این کودکان به‌دلیل انجام کارهای سخت و طاقت‌فرسا با آسیب‌های جدی جسمی روبه‌رو می‌شوند. خیلی از آن‌ها در کارگاه‌ها، کوره‌های آجرپزی، کارخانه‌ها، چهارراه‌ها کارهای سنگین و یا حمل بار انجام می‌دهند. این کودکان در سنین بالاتر به انواع بیماری‌ها مانند مشکلات ستون فقرات، دردهای مفصلی و غیره پیدا می‌کنند.

همچنین بخوانید : نحوه کمک به دانش آموزان نیازمند

این کودکان به‌دلیل تغذیه نامناسب خیلی از مواقع رشد جسمانی مطلوبی ندارند و دچار انواع بیماری‌ها می‌شوند. پس از گرفتاری در دام انواع بیماری‌ها شرایط درمان را هم ندارند. عوارض ناشی از سو تغذیه یا تغذیه نامناسب آن‌ها کم‌خونی، بیماری‌های کبد و غیره است.

اقدامات خیریه ها برای کودکان کار

برای مبارزه با کار کودکان هماهنگی بین دستگاه‌های مختلف و عزم ملی لازم است. نهادها و دستگاه‌های مختلفی موظف به مبارزه با آن هستند. هرکدام از این نهادها و سازمان‌ها می‌توانند بخشی از مشکلات این کودکان را مرتفع سازند.

همکاری مردم با نهادهای مردمی و سازمان‌ها بسیار مؤثر است. کمک‌های نقدی و غیر نقدی خیرین می‌تواند آینده‌این کودکان را عوض کند.

همچنین بخوانید : کودکان کار به چه حمایت هایی نیاز دارند؟

موسسه خیریه دارالاکرام با نزدیک به دو دهه تلاش برای تحصیل کودکان بی بضاعت و محروم قدم در این راه سخت گذاشته است. موسسه دارالاکرام تلاش می‌کند تا این کودکان را شناسایی کند. سپس با کمک خیرین برای رفع مشکلات تحصیلی آنان اقدام می‌کند. این اقدامات درزمینه های بسیار متفاوتی انجام می‌شود. دارالاکرام درصدد اعطای آینده‌ای همانند دیگر فرزندان ایران به این کودکان است.

سخن پایانی دارالاکرام

در این مقاله به بررسی اولویت و تأثیرات یادگیری در کودکان پرداختیم. سپس موانع سر راه تحصیل این کودکان را به‌تفصیل بررسی کردیم و سپیس دیدیم که دارالاکرام از موسسه‌های خیریه پیشتاز در تحقق شرایط تحصیل این کودکان است. اگر شما هم فرد توانمندی هستید، با کمک‌های مالی خود می‌توانید زندگی و آینده این کودکان را نجات دهید.

نجات این کودکان یعنی نجات آینده سرزمین‌مان. روشن است که همین کودکان هستند که آینده کشور را می‌سازند پس باید همت کنیم تا دیگر کودکی مشغول به انجام کارهای سخت و مشقت‌بار نباشد. اگر شما هم کودک نیازمند به کمک و بازمانده از تحصیل را می‌شناسید می‌توانید به ما معرفی کنید. سپاس که تا انتهای مقاله، ما را همراهی کردید. مشتاقانه منتظر شنیدن پیشنهاد‌ها و نظرهای شما هستیم. می‌توانید نظرات خود را در قسمت نظرها برای ما بنویسید. کارشناسان ما در اسرع وقت آماده پاسخ‌گویی به شما خیرین عزیز هستند.

با ما در تماس باشید🙂