به نظرتان کسی که از همان بدو کودکی با مفهوم بیپولی، بیکاری، بیسرپناهی و امثال این واژگان آشنا و بزرگ میشود در آینده از لحاظ روحی روانی سلامت است؟ قطعا خیر. کمترین آثاری که گریبانگیر اعصاب و روان این کودکان در آینده است استرس و اضطراب دائمی است. آیا بچهای که بجای کودکی کردن، درس خواندن، تفریح و ورزش کردن، مشغول انجام شغلهای سختی همچون کارگری و اشتغالهای کاذبی مثل دستفروشی است، میتواند آینده مرفهی برای خود بسازد؟
طبیعتا نمیتواند؛ بهترین حالت ممکن برای این بچهها آیندهای با همین روند است. این موارد را یادآور شدیم تا لحظهای به سرنوشت کودکان کار فکر کنید. چه آیندهای در انتظار این کودکان است؟
آینده کودکان کار چه میشود؟
کودک کار به ناچار و از روی اجبار مجبور به کار است. برای یک لحظه تصور کنید یک بچه زیر ۱۸ سال با یکی از شرایط نامبرده در ادامه هستید؛ سرپرست معلول دارید که در هیچ صنف و حرفهای به علت معلولیت، شغلی به آن نمیدهند یا اینکه والدی معتاد دارید که تن به کار نمیدهد شاید هم از بد روزگار به دلایل مختلف فاقد سرپرست باشید.
کسی چه میداند شاید هم مادری با مریضی صعب العلاج داشته باشید که هزینه درمان و داروی آن بسیار سنگین است. چه میکنید؟
معلوم است که دست از روند معمولی زندگی مثل درس خواندن و بازی کردن میکشید و برای امرار معاش و تغیر دادن اوضاع به دنبال شغلی میروید.
شمایی که هیچ حرفهای ندارید و سواد کافی نیز ندارید میتوانید شغل معقولی پیدا کنید؟ خیر، به دستفروشی و شغلهای کاذب و حتی متاسفانه کارهای خلاف روی میآورید؛ چون مجبور به در آوردن پول برای امرار معاش به هر طریقی هستید.
آیا در این شغلها پیشرفتی میبیند؟ تا حالا شده فردی را ببینید با واکس زدن کفش صاحب خانه شده باشد یا با سر چهاراه وایسادن و پاک کردن شیشه ماشینها ارتقاء شغلی و اجتماعی یافته باشد؟
نه این شغلها و این روش پول درآوردن هیچ تغییر مثبتی در روند زندگی به وجود نمیآورند.
با کمی تامل و تفکر به سرنوشت کودکان کار متوجه میشوید که هیچ آینده روشنی در انتظار آنها نیست مگر همدلی خیرینی که قصد جلوگیری از ازدیاد کودکان کار را دارند و شمایی که مطمئنا قلبتان از این همه ناعدالتی روزگار به درد آمده است.
اگر روش خاصی برای کمک به کودکان کار نمیدانید با پیوستن به یکی از پویشهای دارالاکرام میتوانید کمک بزرگی به روشن کردن آینده این بچهها بکنید.
مقالات خواندنی: کودکان کار به چه حمایت هایی نیاز دارند؟
سلامت روان بر سرنوشت انسان تاثیری دارد؟
سلامت روح و روان بر سلامت جسمی ارجحیت دارد چرا که آینده و سرنوشت آدمی را میسازد. خیلی از ما افراد سالم از لحاظ جسمانی زیادی میشناسیم که به دلایل روانی مثل افسردگی و کمبود اعتمادبهنفس به انزوا رفته و حال و آینده خود را بدون هیچ هدف خاصی رها کردهاند.
همچنین افرادی را در جامعه و اطراف خود میشناسیم که به لحاظ جسمی در سلامت کامل به سر نمیبرند (افراد قطع نخاع، روشن دل، کم شنوا و…) اما به دلیل روحیه بالا، اعصاب و روان سالم به درجات بالایی از موفقیت رسیدهاند.
مثل بتهوون آهنگساز معروف یا استیون هاوکینگ که یکی از نوابغ فیزیک جهان بود و بسیاری دیگر از نوابغ و قهرمانان دنیا که کافی است نگاهی به قهرمانان پاراالمپیک بیاندازید تا آنها را بشناسید.
این افراد ثابت کردهاند که سلامت روح و روان از سلامت جسمی مهمتر است که متاسفانه کودکان کار فاقد این ویژگی مهم هستند. کودک کار به دلیل شغل و نحوه امرار معاش، بسیار سرخورده و بدون اعتمادبهنفس هستند.
عزتنفس که عامل اصلی سلامت روان است در این کودکان له شده است. کودکی که با لباسهای مندرس و واژگان نامیدکننده گدایی میکند و بچهای که برای تمیز کردن شیشههای ماشین بارها در طول روز از مردم خواهش میکند هیچ اعتمادبهنفسی ندارد.
این کودکان در بزرگسالی دچار افسردگیهای شدید و عدم توانایی ارتباط برقرار کردن با اجتماع میشوند. امید و باور برای کودکان کار بیمعنی است و اینجا است که فاجعه رخ میدهد؛ سرنوشت کودکان کار به دلیل بیماریهای روانی، روح آسیب دیده و امید کشته شده تاریک و مبهم است.
مقالات خواندنی: اهدا لوازم التحریر به دانش آموزان نیازمند
سرنوشت کودکان کار در ایران
طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس ایران، حدود 15 درصد از جمعیت کودکان ایران را کودکان کار تشکیل میدهند. این آمار به دلیل افزایش فقر خانوارها رو به افزایش است.
آمارهای متناقضی در مورد تعداد دقیق کودکان کار در ایران وجود دارد. برخی منابع از 14 هزار کودک کار صحبت میکنند، در حالی که برخی دیگر این رقم را تا 7 میلیون نفر تخمین میزنند. این تفاوت چشمگیر در آمارها نشاندهنده پیچیدگی مسئله و احتمالاً عدم شفافیت در گزارشدهی است.
وضعیت اقتصادی کشور و مشکلات اجتماعی تأثیر مستقیمی بر افزایش تعداد کودکان کار دارد. به عنوان مثال، شیوع ویروس کرونا وضعیت را برای کودکان کار بدتر کرده است.
بسیاری از این کودکان از حق تحصیل محروم میشوند. کار کودکان در مناطقی که سن ترک مدرسه پایین است، بیشتر شیوع دارد.
مسئله کودکان کار تنها محدود به ایران نیست. طبق آمار سازمان جهانی کار (ILO)، سالانه حدود 250 میلیون کودک 5 تا 14 ساله در جهان از کودکی محروم میشوند.
با توجه به افزایش آمار کودکان کار، نیاز به اقدامات جدی و فوری برای حمایت از این کودکان و بهبود شرایط زندگی خانوادههایشان احساس میشود.
این وضعیت نشان میدهد که سرنوشت کودکان کار در ایران با چالشهای جدی روبرو است و نیاز به توجه ویژه و برنامهریزی دقیق برای بهبود شرایط آنها وجود دارد.
بیشتر بدانید: مسئولیت اجتماعی شرکت ها
چگونه میتوان سرنوشت کودکان کار را تغییر داد؟
آینده و سرنوشت کودکان کار به دلیل شرایط خاص خانوادگی، اقتصادی، وضعیت تحصیلی و شغلی، مبهم و تاریک است، اما اگر کسانی پیدا شوند که واقعا قصد و نیت خیرخواهانه داشته باشند میتوانند آینده این کودکان را روشن کنند. موسسه دارالاکرام با روشهای زیر از کودکان کار حمایت میکنند شما هم میتوانید با ایده از پویشهای زیر یا عضو شدن در آنها به کودکان کار کمک کنید:
-
حمایت تحصیلی
کودکات کار به خاطر شرایط خاصی که دارند مجبور به کار تمام وقت هستند به همین دلیل تحصیل و دانش را کنار گذاشتهاند با حمایت تحصیلی و پرداخت تمام هزینه تحصیل آنها میتوانید شرایط تحصیل را برای آنها آسان کنید. دارالاکرام تا کنون موفق شده بیش از ۷۰۰۰ دانش آموز جامانده از تحصیل را دوباره به مدرسه بازگرداند.
-
تهیه مسکن
اجاره بهای خانه بسیار سنگین است و بیشتر کودکان کار برای جمعآوری اجاره خانه مجبور به کار هستند. با تهیه مسکن یا پرداخت اجاره آنها میتوانید از کودکان کار حمایت کنید.
-
پرداخت مرتب پول نقد
با پرداخت ماهانه مقداری پول نقد به خانواده کودکان کار میتوانید تهیه البسه و خوراک را برای آنان آسان کنید.
-
ساخت مراکز بهداشتی، آموزشی وتفریحی ورزشی رایگان
کودکان کار به دلیل مشغله و کار زیاد همچنین هزینهدار بودن تفریحات و امورات پزشکی امکان شرکت در ورزش و سرگرمی موردعلاقه خود را ندارند و نمیتوانند در این راستا استعداد خود را شکوفا کنند.
-
تهیه و خرید لوازم ضروری منزل
اگر سری به خانه کودکان کار بزنید خواهید دید که حتی سادهترین لوازم منزل را ندارند با تهیه لوازم ضروری مثل گاز، وسایل گرمایشی و… گذران یک زندگی ساده را برای آنها امکان پذیر کنید.