دارالاکرام، حامی آموزش کودکان و نوجوانان در معرض خطر ترک تحصیل، در راستای تولید ادبیات خیر موثر و ماندگار با برگزاری نشستهای خیر و خرد به تولید محتواهای پژوهشی در این حوزه میپردازد.
بیست و سومین نشست خیر و خرد ذیل موضوع کلی بحران کیفیت در نظام آموزش و پرورش و راهحلهای آن به شرح و بررسی یک ایده پرداخت.
در این نشست که با حضور دکتر محمود مهرمحمدی، استاد دانشگاه و رئیس اسبق دانشگاه فرهنگیان برگزار شد، ایدهی مدرسه ملی مورد شرح و بررسی قرار گرفت.
آموزش و پرورش با بحران کیفیت، عدالت و مشروعیت مواجه است
دکتر محمود مهرمحمدی در این نشست بحران آموزش و پرورش را فراتر از بحران کیفیت دانست و گفت: آموزش و پرورش با بحرانهای دیگری از قبیل بحران عدالت و مشروعیت نیز مواجه است.
مهرمحمدی گفت: اگر کیفیت را درمان کنیم، شاید به یک معنا اتفاق معجزهآسا بیفتد و بحرانهای دیگر هم به تبع آن درمان شود، چون عدالت با کیفیت پیوستگی مفهومی دارد؛ به طوری که اگر فرصتهای یادگیری کیفی به طور یکسان، عمیق، پایدار و معنادار برای آحاد دانشآموزان صرف نظر از سایر مختصات اجتماعی و اقتصادی تدارک دیده شود، مسئلهی عدالت دیگر پیش روی ما نخواهد بود.
وی با اشاره به بحران مشروعیت، آن را نیز یک مسئله اساسی دانست که دچار جلوههای تازه و ویژهای شده است و در ادامه گفت: با گریز از مدارس دولتی و فرار از محیطهای متعارف آموزشی که با سازوکارهای دولتی اداره میشوند در بطن خود با مسئله مشروعیت مواجهیم اما اگر مسئله کیفیت حل شود، مسئله مشروعیت هم حل میشود.
دکتر مهرمحمدی با اشاره به اینکه ایده مدرسه ملی تا عملیاتی شدن به مراحل خاصی نیاز دارد، گفت: این اصلا به این معنا نیست که ایدههای کیفیتر دیگری وجود ندارد.
وی با اشاره به اینکه عملکرد دانشآموزان در کنکور و آزمونهای سراسری نشانههای درستی هستند، اما دقیق و کافی نیستند، افزود: بنابراین کیفیت را باید در سایر عوامل نیز دید.
صدای کیفیتخواهی و عدالتخواهی بلند است اما چرا طرحی نو درنمیافتد؟
مهرمحمدی ریشهی اصلی رانتخواری، بازماندگی از تحصیل، تمایل به مهاجرت، ضعف اعتماد به نفس، ناتوانی در شناسایی و حل مسئله در سطح فردی و اجتماعی، ناتابآوری و عدم استقامت در میل به هدف، عدم مدارا و ناسازگاری، کاهش حبّ وطن، کمبود جوشش و خلاقیت کارآفرینانه و احساس غرور فرهنگی و تمدنی و ناتوانی ترجیح منافع جمعی بر منافع فردی را در فقر کیفیت آموزش و پرورش برشمرد و افزود: باید شاخصهای دیگری را در ارتباط با کمال معنوی و اجتماعی مد نظر قرار داد.
این استاد دانشگاه آموزش و پرورش را در مقیاس ملی دچار اختلال دانست و افزود: در صحبت از بحران کیفیت باید تمام جلوههای پیدا و ناپیدا را مد نظر قرار داد.
وی با اشاره به اینکه صدای کیفیتخواهی و عدالتخواهی صدای بلندی است، تاکید کرد اما تا زمانی که مطالبهگران ارتقای کیفیت و تحول در آموزش و پرورش آمادگی گذشتن از باورها، رویهها و سیاستهای شکستخورده را نداشته باشند، طرحی نو درنمیافتد.
مهرمحمدی 4 معیار را به عنوان پیشنیاز طرح ملی کردن مدارس مطرح کرد و در ادامه درباره این طرح توضیحات تکمیلی را ارائه داد.
وی دربارهی پهنه و گسترهی ایدههایی که خواهان تحول در اکوسیستم آموزش و پرورش هستند، گفت: یک طرح درجه یک باید همهجانبهنگر، فراگیر و سیستمی باشد و نیز آثار باثبات، مداوم و مستمر داشته باشد؛ همچنین باید در برابر تعلیق مقاوم و دارای فوریت باشد و محقق شدن آن مشروط بر تحقق پیشنیازهای دیگر نباشد.
معیار چهارم برای یک ایده مقیاسپذیری آن در اجراست به این معنا که نباید یک ایده ادعای رخداد یک دگرگونی عظیم در زمانی کوتاه داشته باشد بلکه باید به طور تدریجی و در بازه زمانی قابل قبولی به طور مرحله به مرحله فراگیر شود.
نگاه حاکمیتی موجود به آموزش و پرورش دچار ایراد است
مهرمحمدی ایده ملی کردن مدارس را دارای چهار معیار فوق دانست و گفت: در سطح حاکمیت باید به مسئلهی آموزش و پرورش یک نگاه مدیریتی جدید داشت؛ چراکه نگاه حاکمیتی موجود به آموزش و پرورش دچار ایراد است و در دست صاحبان قدرت قرار دارد؛ حال اینکه به جای نگاه حاکمیتی موجود باید به سمت نگاه حاکمیتیِ باز حرکت کرد.
وی در توضیح این مطلب گفت: ما میتوانیم تفسیر خود را از حاکمیت تغییر دهیم و وظایف حاکمیتی و غیرحاکمیتی را از هم تفکیک کنیم؛ چراکه آموزش و پرورش نیاز به یک نگاه حاکمیتی جدید دارد که از دل آن مدارس ملی به وجود میآید.
مهرمحمدی در توضیح ابعاد این نگاه حاکمیتیِ باز گفت: سفره آموزش و پرورش باید رنگارنگ و گسترده باشد تا در چارچوب روایتهای کیفی و منشور ملی تربیت بگنجد؛ منشوری که دارای روایت ما از استانداردها باشد و این روایت بومی ما از کیفیت نباید به قدری وارد جزئیات شود که مجال ابتکار عمل و گستراندن سفرههای تربیتی را ندهد.
این استاد دانشگاه افزود: این منشور باید به گونهای تدوین شود که دروس الزامی و استانداردهای حداقلی ملی برای یادگیری را معرفی کند تا مدارس متنوع به وجود بیاید مدارسی که پردازشی متنوع از استانداردها ارائه میدهند؛ در اینگونه مدارس والدین با توجه به استعدادهای فرزندان خود انتخاب کنند.
وی ادامه داد: ارتقای کیفیت یک نسخه واحد ندارد و منظور ما یک مدرسه طراز یا ایدئال نیست بلکه منظور مدارسی هستند که میزبان جلوههای مختلف، طبایع و علائق مختلف باشند و کیفیت تعلیم و تربیت باید بتواند رضایت مخاطبان متنوع را به طور رسمی تامین کند.
مهرمحمدی با انتقاد از اینکه ما مدارس دولتیِ برند نداریم و عموم مدارس دولتی ذیل یک ایده و برنامه و بدون تمایز و تشخص هستند و انتخاب معنا ندارد، افزود: در ایده مدرسه ملی، کیفیت معانی متعددی پیدا میکند و معانی خاص گروه مخاطب هستند، لاجرم خلاقیت، نوآوری و بهسازی هیچگاه در فرآیند مدرسه از صحنه حذف نمیشود، چون یک گروه مخاطب این مدرسه را انتخاب کردهاند.
وی هشدار داد که غفلت از این موضوع حیات مدرسه را با خطر مواجه میسازد و مدرسه هیچگاه از فضای رقابتی غفلت نمیکند و در این صورت رقابت مدرسه پدیدهای تازه خواهد بود.
قائل شدن حق انتخاب برای والدین و شخصیتیابی مدارس و تمایز قائل شدن بین آنها باعث ایجاد فضای رقابتی سازنده بین مدارس خواهد شد چرا که در این فضا خلاقیت نوآوری بهسازی و تامین رضایت مهم است.
وی با اشاره به اینکه امروزه مدارس فاقد عاملیت و فاعلیت هستند اما با وجود مدارس ملی از این امر فاصله خواهند گرفت؛ چرا که در اکوسیستم مذکور مدرسه سوژه میشود و عاملیت مییابد؛ در نتیجه در این اکوسیستم والدین هم از تسلیم و تبعیت فاصله میگیرند و خود سوژه میشوند و آگاهی خود را ارتقاء میدهند.