سلسله نشست های خیر و خرد با همت موسسه خیریه دارالاکرام و همکاری نشر نی و به منظور توسعه ادبیات امر خیر و واکاوی وجوه گوناگون این موضوع از سال پیش آغاز شد. دومین جلسه خیر و خرد که روز دوشنبه دوم دی ماه سال ۹۸ برگزار گردید به رونمایی از کتاب “دیگر دوستی” اختصاص داشت. در این جلسه آقایان دکتر مصطفی ملکیان و محمدرضا جلایی پور نیز به ارائه پاره ای توضیحات درباره این کتاب و موضوع آن پرداختند. ترجمه کتاب حاضر به درخواست دارالاکرام صورت گرفته و توسط نشر نی به چاپ رسیده است.
گفتنی است نشر نی ۲۰ درصد از فروش چاپ اول این کتاب را به دارالاکرام اختصاص داده است که جای تقدیر و قدردانی فراوان دارد.
🔗لینک گزارش نشست دوم خیر و خرد: https://alefbayefarda.ir/?p=228
🔗 کانال تلگرام “خیر وخرد”: https://t.me/kheir_o_kherad
🔗 کانال تلگرام”دارالاکرام”: https://t.me/darolekram
اولین نشست از سلسه نشست های خیر و خرد
گزارش اولین نشست از سلسله نشست های خیروخرد
نشست اول، محور اول: بررسی کتاب «اقتصاد فقیر»
برگزار کنندگان: موسسه دارالاکرام و نشرنی
سخنرانان: دکتر خیرخواهان، دکتر فیضی، دکتر جوشقانی، دکتر کاظمی
زمان: سه شنبه 21آبان 1398
مکان: دفتر نشر نی، طبقه 5
سه شنبه بیست و یکم آبان ماه اولین نشست از سلسله نشست های خیر و خرد موسسه دارالاکرام با همکاری نشر نی برگزار شد. در این نشست از اساتید محترم حوزه اقتصاد دعوت به عمل آمد تا ضمن پرداختن به محورهای نشست، کتاب اقتصاد فقیر_برنده جایزه نوبل سال 2019_ را مورد نقد و بررسی قرار دهند. سخنرانان این جلسه آقایان دکتر جعفر خیرخواهان دکترا اقتصاد از دانشگاه علامه طباطبایی، دکتر مهدی فیضی عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد، دکتر حسین جوشقانی دکترا اقتصاد از دانشگاه شیگاکو و استادیار اقتصاد فاینانس موسسه پژوهش های پیشرفته تهران، و دکتر مرتضی کاظمی پژوهشگر و تحلیل گر اقتصادی طی این نشست به ارائه مطالب ارزنده ای پرداختند. گفتنی است هدف از تشکیل نشست فوق، نزدیک کردن دو حوزه علمی_نظری دانشگاه و حوزه عملی در امور و فعالیت های خیریه است.
در ابتدا نماینده موسسه دارالاکرام با بیان مقدمه ای کوتاه، به ذکر توضیحاتی چند درباره پوشش کشوری ،حوزه فعالیت و دستاوردهای موسسه پرداخت. وی بیان کرد: موسسه خیریه دارالاکرام طی 18 سال فعالیت مستمر در حوزه حمایت تحصیلی از دانش آموزان فاقد سرپرست موثر،توانسته است با 15 شعبه در 47شهر از کشور، 3000 دانش آموز را علاوه بر بورسیه تحصیلی،تحت پوشش خدمات پنج گانه خویش شامل آموزش بهداشت ،مشاوره های روان شناسی و مددکاری، اشتغال و کارآفرینی قرار دهد.وی هم چنین ضمن خاطر نشان کردن این نکته که خدمات موسسه تنها شامل دانش آموزان نبوده و خانواده آنهارا نیز دربر می گیرد به سایر خدمات موسسه از جمله جمع آوری گزارش های مددکاری دانش آموزان به صورت دوره ای، برگزاری کلاس های آموزشی روان شناسی و همچنین کارگاه های آموزشی شامل اشتغال و ارتباط موثر با کودک به منظور توانمندسازی مادران و سرپرستان کودکان نیز اشاره کرد.
اولین سخنران جلسه دکتر جعفر خیرخواهان یکی از مترجمین کتاب اقتصاد فقیر با محور موضوعی «پیامدهای ناخواسته و منفی نیات خیر» به ارائه مطالب پرداخت. وی به این مهم اشاره کرد که برای انجام عمل خیر باید از نیت خیر فراتر رفت و با استفاده از شواهد معتبر و متقن، سیاست های اجرایی موجود را مورد ارزیابی قرار داد . در انجام عمل خیر چگونگی و روش انجام و پیامدهای حاصل از آن بسیار حائز اهمیت است ؛ موضوعی که متاسفانه در جامعه ما مغفول مانده است. وی همچنین دلیل دریافت جایزه نوبل این کتاب را تاثیر در کاهش فقر جهانی ذکر کرد. در ادامه نیز مختصر به ذکر فعالیت ها و سوابق علمی تحقیقاتی نویسندگان کتاب پرداخت.
سخنران دوم دکتر مهدی فیضی، مترجم دیگر کتاب اقتصاد فقیر، به موضوعِ «فراتر از نیت های خوب ؛مسئولیت هم در برابر وظیفه و هم در برابر نتیجه» پرداخت. وی اشاره کرد که در سیاست گذاری ها باید از روش شهودگرایی پرهیز و در عوض به مشاهدات و شواهد میدانی روی آورد تا بتوان کمک ها را در مسیری صحیح و تاثیرگذار هدایت کرد. وی هم چنین افزود در حال حاضر جنبشی در جهان چند سالی است آغاز شده که شعار آن نوع دوستی کارآمد است با این هدف که چگونه و در کجا باید کمک کرد تا آن کمک از بیشترین تاثیر برخوردار باشد؛ چراکه صرف داشتن نیتی خیر برای انجام کاری خیر کافی نیست. وی در ادامه چالش کنونی در زمینه آموزش را کیفیت آن دانست. به عقیده وی چنانچه کیفیت آموزش در مدارس افزایش یابد دانش آموزان فقیر که از رانت کلاس های گران قیمت کنکور محروم هستند دیگر از تحصیل در دانشگاه باز نمی مانند.
در ادامه دکتر جوشقانی سخنران سوم به موضوع «اقتصاد علمی تجربی است» پرداخت. وی گفت نوبل اقتصاد یادآور این نکته است که علم اقتصاد برخلاف تصور بسیاری از افراد درباره علوم اجتماعی شهودمحور و ایدیولوژی محور نیست بلکه کاملا مبتنی بر شواهد و داده هاست. وی افزود متاسفانه در کشور ما به واسطه مهجور ماندن علم اقتصاد و علوم انسانی و اجتماعی از جریان تولید علم جهانی، این رشته ها کارآمدی خود و اعتماد آحاد مردم را در جامعه از دست داده اند. ارتباط اغلب دانشگاه های کشور به دلیل انقطاع از جریان علمی موجود در جهان از جامعه کاملا جدا شده و فاقد کاربرد و کارایی لازم است.
آخرین سخنران دکتر مرتضی کاظمی نیز درباره این سوال که آیا دغدغه فقرزدایی می تواند خطرناک باشد پاره ای توضیحات را ارایه داد . وی دلایل خطرناک بودن این دغدغه ها را که به باور وی بخشی از آن ها را منطق و بخشی دیگر را احساس تشکیل می دهد در سه مورد چنین بیان کرد : مورد اول این که این دغدغه ها می تواند به کاهش احساس مسئولیت فرد منجر شود؛ دوم این که ممکن است این دغدغه ها در درک مفاهیم فقر و نابرابری سوء تفاهم ایجاد کند؛ و سومین مورد این که این دغدغه ها می تواند منجر به تشویق دولت به اقدامات ایجابی شود که در نهایت آثار نامطلوبی از خود برجای خواهد گذاشت.
در پنل دوم نیز پس از معرفی سامانه ی «به مهربانی» توسط نماینده ی موسسه، بخش پرسش و پاسخ با مشارکت جمعی از حضار و سخنرانان ادامه یافت و شرکت کنندگان ضمن طرح سوالات به ارائه دیدگاه ها و نقطه نظرات خویش پرداختند.
علاقه مندان به این سلسله نشست ها می توانند ضمن پیگیری اخبار آن در سایت دارالاکرام ،از برگزاری جلسات بعدی که در آخرین دوشنبه هرماه در دفتر نشرنی برگزار می شود مطلع شوند.شرکت در این نشست ها برای عموم آزاد است.
دومین نشست از سلسه نشست های خیر و خرد : رونمایی از کتاب دیگر دوستی موثر
دومین نشست از سلسله نشست های خیر و خرد با عنوان “رونمایی از کتاب دگر دوستی موثر” در روز دوشنبه دوم دی ماه 98 در پژوهشگاه فرهنگ و هنر جهاد دانشگاهی برگزار گردید. نشست های خیر و خرد با همت موسسه دارالاکرام و نشر نی و در پی توسعه ادبیات امر خیر و واکاوی وجوه گوناگون این امر برگزار می شود. این نشست با نمایش کلیپ کوتاهی از استاد شفیعی کدکنی که اثر ارزشمند “تصحیح تذکره اولاولیا عطار ” را به موسسه دارالاکرام اهدا می کنند شروع شد.
در ادامه فیلم کوتاهی از ترجمه و رونمایی کتاب که از سوی پیتر سینگر نویسنده کتاب برای نشست ارسال شده بود پخش شد. پس از آن دکتر محمد رضا جلایی پور با یادی از دو کولبر نوجوان ایرانی که به دلیل سرمای شدید از دنیا رفتند، سخنان خود را آغاز کرد. ایشان با طرح این نکته که دگر دوستی موثر هم یک فلسفه است و هم یک پویش اجتماعی،سازمان ها و نهادهای پرکاربرد در این زمینه را معرفی کردند:
- زندگی که می توانی نجات دهی www.thelifeyoucansave.org
- سنجیده ببخش www.givewell.org
- ۸۰ هزار ساعت www.80000hours.org
- بی واسطه ببخش www.givedirectly.org
- بخشیدن آنچه نمی توانیم www.givingwhatwecan.org
سخنران دوم استاد مصطفی ملکیان نیز چنین سخن به میان آوردند:
ایده ای که فلسفه و پویش دگر دوستی موثر مبتنی بر آن است بسیار ساده است؛ این که همه باید تلاش کنیم بیشترین خیر ممکن را برسانیم. ازنظر حامیان، ایده و پویش دزدی نکردن و آزار نرساندن و نکشتن دروغ نگفتن و اجتناب از باورها و رفتارهای غیر اخلاقی برای زندگی اخلاقی کافی نیست ما علاوه بر این ها باید تا جای ممکن خیر رسانی هم بکنیم.
پیتر سینگر در سال 1972 در مقاله ای تحت عنوان قحطی فراوانی و اخلاق به نظرم مبنای اصلی این نظریه را لااقل در عرصه آکادمیک مطرح کرد. وی در این مقاله گفته بود :
“اگر می توانیم جلو اتفاق بدی را بگیریم (بیماری وگرسنگی و…) بدون این که خودمان چیزی را که اخلاقا مهم تر است فدا نکنیم ، اخلاقا موظف ایم چنین کنیم.
پرسش دگر دوستی موثر در درجه اول این است که چطور می توانیم از منابع مان اعم از پول، وقت، و توان مان بیشترین خیررسانی ممکن را انجام دهیم.دو پیش فرض اصلی این است که ما وظیفه داریم بعد از تامین نیازهای غیر تجملاتی مان از درآمد و وقت و توان خود برای تامین نیازهای دیگران استفاده کنیم ودیگر این که همه کمک ها وخیررسانی ها ارزش برابر ندارند وما موظف ایم به اهداف نیکی کمک کنیم که به شکلی موثر بیشترین خیر ممکن را می رسانند.
پیتر سینگر دو آزمایش ذهنی مطرح می کند اول این است که می گوید فرض کنید دارید در پارک قدم می زنید می بینید کودکی در حال غرق شدن در دریاچه کم عمق پارک است.اگر شما زود تصمیم بگیرید وبپرید در آب نجاتش بدهید او نجات پیدا می کند و هیچ خطری هم برای تان ندارد.اما وقتی کفش گران قیمتی که پوشیدید خراب می شود بعد سوال می کند ما در اینجا وظیفه داریم آن کودک را نجات بدهیم یا خیر؟ دوستانی که در اینجا فکر می کنند ما وظیفه داریم علی رغم این که کفش مان خراب می شود باید بپریم توی آب، بدون این که خطر خاصی کنیم آن بچه نجات پیدا کند، دست های شان بالا… به نظر میاد تقریبا همه حضار هم نظر هستند با سینگر که ما وظیفه داریم این چنین کنیم.
سوال بعدی که می پرسد این است که چه تفاوت ماهوی وجود دارد بین آن کودکی که جلوی چشم شما افتاده توی آب و شما به راحتی می توانید نجاتش بدیهد با کودکان دیگری که ما می دانیم با هزینه بسیار کمتر از آن کفش لوکس، می توانستیم جان شان را نجات بدهیم. الان خیریه های موثری هستند هم در ایران هم در سطح جهانی که می دانیم این کار را می کنند. اگر نجات نمی دهیم در واقع انتخاب کردیم که کفش مان خراب نشود و بعد جغرافیایی و اینکه جلوی چشم مان نیستند و تاثیر عاطفی روی ما نمی گذارند دلایل کافی و عقلانی نیست برای این که این مسئولیت از روی دوش ما برداشته شود. آزمایش ذهنی دومی که بیان می کند و آن هم به نظرم قدرتمند است می گوید فرض کنید که قطاری با سرعت در حال حرکت است و شما می بینید که به چند کودک اصابت خواهد کرد که در حال بازی روی ریل قطار هستند. شما کنار سوزن قطار هستید.
شما عامل کشته شدن آنها نیستید ولی می توانید این سوزن را حرکت بدهید و قطار به جای اصابت به آن چند کودک و کشتن آنها، به ریل جانبی می رود و به ماشین لوکس شما اصابت می کند که روی ریل قطار است. در این وضعیت وظیفه شما چیست؟ دوستانی که فکر می کنند در این وضعیت ما وظیفه داریم سوزن ریل را جا بجا کنیم و به جای کشته شدن کودکان، ماشین مان را از دست بدهیم دست های شان بالا. خب، این تبعات بسیار سنگینی دارد. اگر شما این را قبول دارید آن وقت پیتر سینگر از شما می پرسد که چه فرقی می کند با بقیه هزینه های لوکس شما. شما هر بار که ماشین، خانه لوکس، بلیط صف اول کنسرت، بلیط بیزینس کلس هواپیما و هر نوع هزینه تجملاتی، جواهرات، ماشین و خانه های گران قیمت می خرید در واقع انتخاب کردید که آن کودکان بمیرند، چون با هزینه بسیار کمتر از آن ماشین لوکس می شود ده ها بلکه صدها کودک را از طریق شیوه های مداخله موثر که الان در دسترس ماست نجات داد. از جمله این شیوه ها خیریه های چند دلاری است که بسیاری از کودکان را نجات می دهند.
علاوه بر این آزمایش های ذهنی مثال های ملموسی که در کتاب مورد اشاره قرار گرفته است در کنار استدلال هایی که به کار می برند در مجموع خیلی روی مخاطب تاثیر می گذارند. و برای من همیشه سوال بوده که چرا چنین استدلال هایی و کتاب هایی که شما نمی توانید بخوانید و تغییر نکنید در ایران توسط مترجمان و فلاسفه چندان طرح نمی شود. بسیاری از کتاب هایی که به فارسی ترجمه می شود در حوزه اخلاق عملی و هنجاری چندان تاثیری روی مخاطب نمی گذارند، من ارزشش را منکر نیستم ولی برایم سوال است که چرا کتاب هایی که اولا پر مخاطب تر است و ثانیا نشان داده شده که در کشورهای دیگر تاثیر بیشتری در تغییر رفتار مخاطب داشته ترجمه نمی شوند. و این کتاب یکی از آن کتاب هاست.
این ایده دگر دوستی موثر از حول و حوش ده سال پیش تبدیل می شود به یک جنبش که از دلش نهاد های زیادی برآمده و رو به گسترش است اگر با همین شیوه ادامه پیدا کند احتمالا در اغلب کشورهای دنیا دیگر نهاد هایی خواهد داشت؛ الان بیشتر در دانشگاه های کشورهای توسعه یافته و پاره ای از شهر های پر جمعیت اروپای غربی و آمریکای شمالی فعال است و ده ها هزار حامی جذب کرده ولی همین الان در بسیاری از پایتخت های کشورهای توسعه یافته هم در حال گسترش است و می شود امید داشت که به ویژه پس از انتشار این کتاب در ایران و برای شروع در تهران هم بشود نهاد هایی را برای گسترش و نشر این ایده و تقویت و هماهنگی دیگر دوستانه موثر آغاز کرد. کسانی که به این جنبش پیوستند روی سبک زندگی دیگر دوستانه موثر هم خیلی تاکید دارند در این سبک زندگی ساده زندگی کردن خیلی مورد تاکید است این که بخش بزرگی از درآمدتان را به یکی از این اهداف خیر در اولویت که با سنجش گرایی های عقلانی انتخاب شده اند بپردازید خیلی مهم است.
این که اگر این کار را نمی توانید بکنید لااقل تلاش کنید خودتان شغلی داشته باشید که خودش خیر زیادی می رساند و یا درآمد زیادی دارد برای کمک به آن اهداف خیر و این که بخشی از بدن تان را برای دیگر دوستی موثر هزینه کنید از جمله بخشش خون یا مغز استخوان هم از جمله مواردی است که در این سبک زندگی بسیار به آن توجه می شود. یک سری مطالعات تجربی هم نشان داده شده که اغلب فعالان این جنبش گزارش می کنند که معناداری و شادکامی زندگی شان هم بعد از پیوستن به این جنبش افزایش پیدا کرده است. به تعبیر سعدی “نعیمان از طعام لذت برند و کریمان از اطعام”.
از بین نهاد ها و سازمانی هایی که از دل این جنبش برآمده من شخصا به چند موردخیلی رجوع می کنم و می خواستم پیشنهاد کنم تا حتی الامکان اینها را گوگل کنید و سایت های شان را ببینید خیلی به کار می آید و عملا در تقویت سبک زندگی دیگر دوستانه موثر در شما خیلی می تواند کمک کند. یک مورد خود درس دیگر دوستی موثر توسط خود پیتر سینگر که خوشبختانه در سایت www.coursera.org
رایگان در اختیار همگان است اگر احیانا آن کلاس را آنلاین بگذرانید خیلی تشویق می شوید برای اینکه این تغییرات را در سبک زندگی روزانه تان اعمال کنید.
با اتمام سخنرانی ایشان، فیلم کوتاهی از مترجم کتاب(آرمین نیاکان) که در ایران ساکن نیستند و به جهت این جلسه نکاتی در خصوص کتاب و ترجمه اثر ارایه و ارسال نموده بودند پخش شد. در ادامه برنامه استاد قریشی به همراه فرزند خود دوقطعه حزین به نام های کاروان عشق و فراق عشق را به یاد و خاطره آزاد و فرهاد خسروی نواختند.
در ادامه استاد ملکیان ضمن گلایه از وضع موجود کولبران و بی خانمان ها به طرح بحث خویش پرداختند.در ابتدای سخنرانی ایشان فرمودند که انصافا گواهی می کنم بهترین موسسه ای که در ایران مصداق همین دگر گزینی موثر هست فعلا موسسه دارالاکرام است.من موسسه ای با این درجه از پاکی و پیراستگی و پالودگی و با این همه از عقلانیت ورزی در امر خیر و در کمک رسانی به مردم ندیده ام.
استاد ملکیان در ادامه فرمودند که عقلانی نمودن خیر رسانی و یا به عبارت دیگر رساندن بیشترین خیر به دیگران در گرو یک تفکیک بسیار مهم است. تفکیک نیاز از خواسته. در واقع این چنین نیست که ما هر آنچه می خواهیم را نیاز داشته باشیم و یا اینکه هر آنچه نیاز داریم را می خواهیم بلکه گاهی اوقات برعکس است و ما خواهان آن چیزهایی هستیم که به آنها نیازی نداریم و یا خواهان نیازهای واقعی خود نیستیم. لذا توجه به این تفکیک از سه جهت اهمیت پیدا می کند . اولین جهت این مساله است که خواسته های آدمی انتها ندارد اما نیازهای انسان محدود است و نیازها اگر برآورده نشود ساختار جسمانی، ذهنی و روانی شخص که نیازش برآورده نشده دیر یا زود دستخوش اختلال می شود لذا ما در کمک کردن به دیگران باید نیازهای آنها را مد نظر قرار دهیم و نه خواسته های آنها را که حد یقفی ندارند.
دومین جهت آن است که اساسا برآوردن خواسته های دیگران لزوما خدمتی به دیگران نیست بلکه گاهی خیانتی هست. در واقع بسیاری از خواسته ها اگر برآورده نشوند بهتر است تا برآورده شوند. سومین نکته نیز این امر است که اگر من کمک کننده به تامین نیازهای خود اکتفا می کردم و با زیاده طلبی و حرص در پی برآوردن خواسته های خود نمی رفتم چه بسا از قبل این قناعت به ضروریات و نیازها فرد یا افرادی دچار فقر نمی شدند.
واقعیت این است که اغلب فقر مادی فقر فرهنگی هم ایجاد می کند. و آن میزان از فرهیخگی که کمک کند تا فقیر بتواند به نحوصحیح از کمک دریافت شده استفاده کند وجود ندارد. از این لحاظ یکی از بزرگترین کارهای خیر این است که پس از کمک مادی فقیر را رها نکنیم و روش استفاده از اموال و کمک ها را به فقرا آموزش دهیم.
نکته دیگر این مساله است که خود من برای اینکه بتوانم هم به دیگران کمک کنم و هم اینکه دیگران به این وضع دچار نشوند باید ساده زیستی را تمرین کنم. ساده زیستی دو ویژگی بزرگ دارد اول اینکه اگر ساده زیست نباشی نمی توانی به نیازهای عمیق، ذهنی و معنوی خودت برسی چرا که زندگی تجملی نیاز به درآمد بالا دارد و برای درآمد بالا نیز مدام باید کار کنی و اساسا فرصتی برای پرداختن به نیازهای روانی و معنوی خویش نمی یابی و دوم اینکه ساده زیستی فقرزدا هم هست چرا که اگر من ساده زیست باشم و به ضروریات زندگی خود اکتفا کرده باشم این نوع سبک زندگی سبب خواهد شد افراد کمتری به دام فقر گرفتار آیند.
نکته آخر اینکه ما باید در اخلاق به طور کلی و در اخلاق انفاق ظرفیت ذهنی و روانی خود را در نظر بگیریم به این معنا که اگر توانایی کمک مادی فراوانی هم داریم اما به میزان ظرفیت روانی و معنوی خود دست به انفاق بزنیم. در این حالت فرد از دیگرگزینی که اثری اجتماعی دارد به خودشکوفایی که اثری درونی و فردی دارد نائل می شود اما اگر فرد از ظرفیت معنوی و ذهنی خود فراتر رود و به جهات مختلف دست به انفاقی زند که ظرفیت معنوی متناسب با آن را ندارد این فرد نه تنها رشد درونی ندارد بلکه تنزل معنوی نیز می یابد.
سخنرانی استاد ملکیان در نشست دوم “خیر و خرد” با موضوع: خیراندیشی و خردورزی
فایل صوتی
متن سخنرانی
عرض سلام و ادب خدمت خانم ها و آقایان و خوشحالی از اینکه در این مجلس که برای یک امر به تمام معنا خیر انعقاد پیدا کرده سهم اندکی خواهم داشت.
از همه دست اندر کاران انعقاد و تشکیل این جلسه، نشر نی و جناب آقای همایی رئیس محترم و فرهنگ دوست این نشر و موسسه دارالاکرام جناب آقای جلیلیان و همه همکاران و دوستدارانشان بسیار بسیار سپاسگزارم از این که بنده را هم دعوت کردند که در اینجا در خدمت سروران باشم. من واقعا بدون مبالغه بدون غلو بدون اغراق و انصافا گواهی میکنم که بهترین موسسه ای که در ایران مصداق همین دیگر گزینی موثر است فعلا موسسه دارالاکرام است.
من واقعا بدون سر سوزنی سوگیری عرض میکنم که تا الان موسسه ای با این درجه از پاکی و پیراستگی و پالودگی و با این همه از عقلانیت ورزی در امر خیر و در کمک رسانی به مردم ندیده ام واقعیت این است که من در عمر 63 ساله ام امروز اول بار است که از اینکه به موضوع سخنرانی خودم وفادار ماندم پشیمان شدم. من عنوان کرده بودم که درباره نیک خواهی و خرد ورزی سخنرانی خواهم کرد اما به دو جهت که یکی از این دو جهت خیلی مهمتر است پشیمان شدم از اینکه این موضوع را اعلام کردم یکی به این جهت که به گفته شاعر رستم چه کند در صف دسته گل و ریحان را در صف و در میدان جنگ یک دسته گل و ریحان بدست گرفتن مضحکه است در کشور من سخنان کاملا عقلانی و کاملا خیر خواهانه و اخلاقی گفتن به چیزی شبیه به مضحکه نزدیک شده.
در کشوری که دومین منبع گاز و جهان را دارد و چهارمین منبع نفت جهان را دارد در این کشور ما کارتن خواب داریم در این کشور ما گور خواب داریم. و در این کشور ما کول بر داریم. در کشوری که سرشار است از منابع عظیم زیر زمینی و روی زمینی ما هنوز فرهاد داریم و آزاد داریم و اگر کسی این واقعیت صریح و آزاد را به زبان آورد فورا گفته میشه که یا مسئول و مامور سازمان سیا است یا مامور سازمانی سری است یا مامور سازمان موساد است من نمیدونم در این کشور چه باید کرد به کی باید گفت به چی باید گفت که این کشور نباید کول بر داشته باشه اصلا و نباید گور خواب داشته باشه و نباید کارتن خواب داشته باشه خوب در این وضع سخن از عقلانیت و سخن از اخلاق به شوخی شبیه تر نیست؟ این اولا و ثانیا هر چه تامل کردم دیدم که مطالبی که در باب نیک خواهی و خرد ورزی میتوانستم بگم خود نویسنده پیتر سینگر دراین کتاب گفته و در سه یا چهار مقدمه ای هم که بر این کتاب افزوده شده آنچه سینگر نگفته افزوده شده و بنابراین چیز چندانی برای گفتن در اینجا نداشتم علی الخصوص که یکی از مقدمه ها را هم خود من نوشته ام و آنچه که گفتنی بوده در آنجا گفته ام به این لحاظ تصمیم گرفتم که خودم موضوع سخنرانی را عوض کنم و عوض هم کردم ولی قبل از اینکه اینجا در خدمت سروران باشم مسئولان و دست اندرکاران موسسه گرانقدر دارالاکرام به صلاح دیدند که من هم آن موضوع خرد ورزی و نیک خواهی را دنبال کنم و آن موضوع بعدی را ازش صرفنظر کنم خوب بنده هم اطاعت کردم و صرف نظر کردم.
خوب همونطور که عرض کردم چیز گفتنی که نگفته باشند خود نویسندگان و مقدمه نویسان این کتاب بسیار زی قیمت که از مترجمش و از آقای جلائی پور باید بسیار سپاسگذار بود که معرف و گرداننده این کتاب به زبان فارسی بوده اند. من در این کتاب چیزی که به نظرم میاد که بهش توجه کمتر شده رو فقط بهش می پردازم و سخنرانیم را به همون مختصر می کنم. یک نکته مهم در مسئله دگرگزینی یا دیگر گزینی موثر یا به تعبیر دیگر بیشترین خیر موثر را رساندن و نه فقط خیر رساندن این نکته است که اگر بنا براین است که خیر رساندن ما به دیگران از عقلانیت برخوردار باشه و واقعا بیشترین خیر موثر را به دیگران برسانیم تفکیک نیاز از خواسته بسیار مهم است اینکه انسان ها خواسته هایی دارند و اینکه انسان ها نیازهایی دارند سخن دوم است.
چنین نیست که من هر چه نیاز داشته باشم بخواهم و هر چه میخواهم بهش نیاز داشته باشم فراوانند انسان هایی چون من که چون به بلوغ روحی و فکر لازم نرسیده اند چیز هایی را میخواهند که بهش نیاز ندارند و چیزهایی را که بهش نیاز دارند نمی خواهند خلاصه خواسته ها و نیازهاشون بر یکدیگر انطباق ندارد این تفکیک نیاز از خواسته به نظر من در فلسفه اخلاق و اساسا در همه علوم انسانی امر بسیار مهمی است اینکه ما باور کنیم و تصدیق کنیم به اینکه چنین نیست که هر چه را بخواهیم بهش نیاز داشته باشیم و هر چه را بهش نیاز نداشته باشیم نخواهیم، نه خیلی وقت ها چیزی را بهش نیاز داریم و نمی خواهیم و خیلی وقت ها به چیزی نیاز نداریم و اون چیز را می خواهیم از اون طرف هم خیلی وقت ها پیزی را میخواهیم که بهش نیاز نداریم و خیلی وقت ها چیزی را نمیخواهیم که بهش نیاز داریم عقلانیت اقتضا می کنه که به سه جهت ما وقتی که بنا به این است که به هم نوعان خود کمک کنیم و البته اینجا کمک مادی و مالی محل بحث است چون اینجا همانطور که همه دوستان استحضار دارند ما اینجا به طور کلی در مورد قلمروی اخلاق سخن نمیگیم ما اخلاق انفاق را داریم بحث میکنیم فقط به سایر قلمروهای اخلاق کاری نداریم.
فعلا در قلمروی اخلاق مال بخشی اخلاق ایثار مالی اخلاق انفاق در این قلمرو به سه جهت باید توجه کرد که ما نیاز های طرف مقابلمون رو در نظر بگیریم یکی به این جهت که خواسته های آدمی انتها ندارد و بنابراین اگر که من متعهد و متکلف این بشم که خواسته های انسان دیگری رو برآورده کنم با دارایی های مالی که دارم هیچ وقت نمی تونم خواسته های اون انسان رو به صورت مستوفی و به صورت مثبت و کاملبرآرده کنم چون خواسته های آدمی بی انتها هستند فرقی نمیکنه که اون آدمی فقیر باشه یا غنی، فرهیخته باشه یا نافرهیخته، خواسته های ما بی نهایت هستند و بنابراین من هیچ وقت نباید متعهد و متکلف این باشم که خواسته های دیگری رو برآورده کنم.
اما نیازهای یک انسان بی نهایت نیستند نیازها چیزهایی هستند که اگر برآورده نشوند ساختار جسمانی ذهنی و روانی شخصی که نیازهاش برآورده نشده دیر یا زود دستخوش اختلال خواهد شد حالا بدون اینکه بخواهم وارد مباحث دقیق دراین باب بشوم که در جاهای دیگر گفته شده میخواهم عرض یکنم که این نیازها منتها دارند نیازها ته دارند و ما باید متکلف برآرودن نیازهای دیگران بشویم و نه متکلف برآوردن خواسته های دیگران که این خواسته ها حد یقف نخواهند داشت این نکته اول نکته دوم اینکه اساسا خواسته های دیگران را برآوردن خدمتی به دیگران لزوما نیست خیلی وقت ها هست که اگر من خواسته های دیگران را برآورده کنم نه فقط خدمت نکردم که خیانت کردم به او به زبان ساده تر به او کمک کرده ام ولی خدمت نکرده ام و کمک خیلی تفاوت دارد با خدمت.
چنین نیست که من هرکسی را در هر مقطع سنی که باشه و با هر درجه از فرهیختگی که باشه اگر تسلیم خواسته هاش باشم به او خدمت کرده باشم بسیاری از این خواسته اگر برنیاورده بمانند بهتر اند تا برآورده بشوند. و بنابراین دلیل ندارد بر این که من به ظاهر عمل انسان دوستانه ای انجام بدهم با این که با اینکه در واقع دارم تخطی میکنم از احکام و قواعد اخلاقی چون احکام و قواعد اخلاقی اقتضاشون اینه که اگر خوشایند کسی با مصلحتش ناسازگاره من حتما خوشایند او را فدای مصلحتش بکنم یعنی اگر خواسته هاش با نیازهاش سازگاری ندارند من باید حتما خواسته هاش رو قربان کنم به پای نیازهاش و تسلیم خواسته های او نشوم این تفکیک از این جهت هم مهمه اما نکته سومی وجود دارد و آن نکته سوم اینکه اساسا نه تنها کسی که از من کمک میکنه حتی خود من هم که کمک کننده هستم اگر به نیازهای خودم اکتفا میکردم و تسلیم خواسته های خودم نمیشدم اساسا چه بسا کمک گیرنده به اون وضع فقر دچار نمی شد اکثر قریب به اتفاق فقری که نوع بشر در طول تاریخ بهش گرفتارو مبتلا شده اند به جهت این بوده که کسانی به خواسته های خودشون تسلیم شده اند و به نیازهای خودشون اکتفا نکرده اند.
وقتی من به نیازهای خودم اکتفا نمیکنم و به دنبال خواسته هام میرم اون وقت زیاده طلب می شوم اون وقت در سرمایه گذاری میشوم طماع سرمایه گذاری میشوم سود جو رو میارم به کم کاری رو میارم به بد کاری رو میارم به احتکار رو میارم به اختلاس رو میارم به کم فروشی رو میارم به گران فروشی رو میارم به تقلب رو میارم فریب کاری و رو میارم به هزار کار دیگه و اون کارهای دیگه شما رو فقیر میکنه اون کارهایی که منی که می خواسته ام به نیازهای خودم اکتفا نورزم و میخواستم خواسته های خودم رو برآورده کنم به اقتضای اینکه میخواستم خواسته های خودم رو بر آورده کنم تبعا به زیاده طلبی کشیده شدم که اون زیاده طلبی برآورده نمی شده است مگر اینکه من از موازین اخلاقی عدول کنم و رو بیارم به کم فروشی و گران فروشی و اختلاس و تقلب و کلاهبرداری و این چیزها و اینها بوده که شما را فقیر کرده شما مقصر نبوده اید که فقیر شده اید من سرمایه دار زیاده خواه من ثروتمند زیاده طلب که نمیخواستم به حد ضروریات خودم اکتفا کنم منم که شما را به این وضع انداختم.
اگر همه کسانی که امکان های مالی دارند چه این امکان ها را از طریق کشاورزی بدست آورده باشند چه از طریق دامپروری چه از طریق صنعت چه از طریق تجارت چه از طریق خدمات از هر کدوم از این پنج طریق بدست آورده باشند اگرکسانی که از این پنج طریق به ثروتی رسیده اند به ضروریات زندگی خودشون اکتفا می کردند و به نیازهای خودشون اکتفا می کردند چه بسا این قدر موجب فقر و فلاکت دیگران نمی شدند تا بعد بخواهند به این دیگرانی که خودشون مسبب فقیر کردنشون بوده اند بخواهند دست کمک دراز کنند به طرفشون و بهشون کمک کنند و ازشون به حسب ظاهر دست گیری کنند.
عنایت می کنید خوب این بحث البته دارای مخالفی هستند کسانی گفته اند که اتفاقا زیاده طلبی انسان ها و حرص انسان ها و طمع انسان هایی است که قافله بشریت رو به اینجا رسونده این فرهنگ و تمدن رو ایجاد کرده که البته بر این سخن بنده کاملا مخالفم و من معتقدم که اگر همه کسانی که دستشون به دهنشون میرسه و بیش از اینکه دستشون به دهنشون میرسه می توانند دارایی داشته باشند اگر اینها به نیازهای خوشون اکتفا می کردند مجبور نبودند برای بدست آوردن این دارایی این همه ظلم و تعدی و تجاوز بکنند که بر اثر اون ظلم و تعدی و تجاوز اخلاقی پدیده ی اقتصادی و پدیده اجتماعی به نام فقر بوجود بیاد به این سه جهت من معتقدم که خیلی مهمه که ما به لحاظ عقلانی ببینیم فقرا و مستمندان جامعه ما به چه چیزهایی نیاز دارند اون چیزها را برآورده کنیم ممکن است.
واقعا کمک هایی که من به دیگری میکنم اون دیگری به جهت توجه نکردن به این نکته کمک های من رو صرف خواسته هایی بکنه که اصلا به صلاحش نیست اون خواسته ها برآورده بشود و نیازهاش کماکان برنیاورده بماند مسلم است که یک کودک شیر را و یک دونه سیب را به اندازه یک پفک دوست نداره اما من اگر شفیقش و مشفقش باشم حتما پیگیری میکنم که کمکی که من به این کودک کرده ام صرف سیب یا شیربشود نه پفک اما خوب مسلما این تفکیک دیگه نمیتونه فردا فرد انجام شود باید به صورت جمعی یک عقلانیتی در این جهت سامان بگیرد و گفته بشود که ما آمده ایم که نه فقط نیازهای فقرا را حتی نیازهای خودمون را هم فقط در حد نیاز اکتفا کنیم و نه در حد برآورده کردن خواسته ها که حد یقف ندارد.
از همین جا به نکته بعدی انتقال پیدا میکنم و اون اینکه متاسفانه واقعیت اینه که فقر مادی فقر فرهنگی هم کمابیش ایجاد میکنه و از این لحاظ بسیاری از کسانی که فقر مادی دارند از لحاظ فرهنگی هم اون فرهیختگی را ندارند که بهترین استفاده را از کمک جامعه به خودشون بکنند این هم یک فرهیختگی میخواد به قول قدما یک عقل معاشی میخواد که من بدونم که کمکی که شما به من مستمند کرده اید خودم باید صرف چه اموری بکنم و صرف چه اموری نکنم خرج چه چیزهایی بکنم و به مصرف چه چیزهایی نرسونم این ی فرهیختگی می خواد یک عقل معاشی میخواد که اگر من فقیر باشم به لحاظ مادی علل قاعده اون فرهیختگی فرهنگی را هم ندارم عنایت می کنید.
از این لحاظ ما فراوان دیده ایم به چشم خودمون که کسانی بوده اند که کمکی هم دریافت می کردند اما این دریافت کمک بالمعال به سودشون تموم نمیشده چون خودشون کمکی که دریافت کرده بودند در وجه بی محلی مصرف میکردند خوب از این لحاظ میخواهم به نکته دومی هم انتقال بکنم و اون اینکه یکی از بزرگترین کارهای خیریه ای که ما میتوانیم بکنیم بعد از اینکه کمک مالی کردیم روش از استفاده از مال روش استفاده از مایملک روش استفاده از کمک هایی که از دیگران را می گیرند را به مستمندان یاد بدهیم به حال خودشون رهاشون نکنم به جهت اینکه وقتی به حال خودشون رهاشون میکنیم یک پیش فرضی داریم و اون پیش فرض اینه که خودشون بهتر از ما میدانند صرف چه چیزی باید بکنند ولی این پیش فرض مسلم نیست این به این معنا نیست که مداخله جز به جز بکنیم عنایت می کنید؟
اصلا و ابدا این با عزت نفس اون شخص فقیر منافات داره نه به این معنا که یک آموزش هایی باید دید که به فقیر و حتی به من کمک کننده به فقیر گفته بشود که تو از غذا و خوراک و نوشاک به بیش از این نیاز نداری تو از پوشاک به بیش از این احتیاج نداری تو از خواب به بیش از این نیاز نداری که بدونه که هرچه بیش از این صرف کرد تا ی حدی داره دیگه بیش از حد نیازش صرف میکنه واز یک حدی که دیگه بالاتر رفت داره درست خلاف جهت نیازهاش عمل می کنه در واقع اگر من از حد ضروریات زندگی خودم بالاتر رفتم تا ی مدتی که از حد نیازها رفتم بالاتر فقط دارم مالم رو از بین می برم چون دارم صرف چیزی میکنم که نیازی بهش نیست اما اگه پیش روی کردم و بازهم رفتم بالاتر دیگه کم کم دارم مالم رو صرف چیزی میکنم که نه فقط بهش نیاز ندارم که درست در خلاف جهت نیازهای من است عنایت می کنید.
این فرهیختگی متاسفانه در مستمندان جامعه نیست و این فرهیختگی چیزی است که باید همیشه الغا شود که بهترین مکان لزوما شیک ترین مکان نیست متخصصان مکان و مسکن میدانند که مکان و مسکن مناسب چه ویژگی هایی باید داشته باشد این ویژگی ها چندان بستگی ندارد به مصالحش و زیبایی و تجملاتی که داره همونطور که یک متخصص تغذیه به من میگه تو با توحه به سنت و با توحه به جنسیت، طول قد و وزنی که داری در هر شبانه روز این مقدار کلسیم پروتئین و ویتامین نیاز داری و این معناش اینه که هرچه قدر بیش از این مصرف کنی داری بی جهت مالت رو از دست میدی والبته اگر این مصرف دیگه بیشتر از این هم شد کم کم داری دیگه به خودت ضربه میزنی و این نکته از نکاتی بود که به نظر من پیتر سینگر در این نوشته بهش توجه نکرده است که این فرهیختگی هم باید وجود داشته باشد به تعبیر دیگری آنچه به من می دهید روش بهتر وبهینه مصرفش رو هم باید به من فقیر بیاموزید این هم نکته بعدی نکته سومی که میخواهم عرض کنم:
اینه که خود من هم برای اینکه بتوانم کمک کنم به دیگران و هم برای اینکه اصلا دیگران به این وضع دچار نشوند باید ساده زیستی رو تمرین کنم بیاموزم عنایت می کنید؟ آقای جلائی پور اشاره ای کردند به این نکته ساده زیستی دو ویژگی بزرگ داره وقتی که نهضت ساده زیستی و خصوصا سورو در اواخر قرن نوزدهم در آمریکا پیشنهاد شد و یک جنبشی پدید آورد اونجا مقصود کسانی مثل سورو از ساده زیستی این بود که اگر تو ساده زیست نباشی نمیتونی به نیازهای عمیق ذهنی روانی و روحانی خودت برسی نمیتوانی.
چون وقتی من ساده زیست نیستم و اهل زندگی تجملاتی و اشرافی هستم خود تبعا این زندگی تجملاتی و اشرافی رو کسی به رایگان به من نمیده من باید درآمد داشته باشم تا بتوانم این زندگی را اداره کنم برای درآمد باید کار کنم و چون مصرفم زیاده پس درآمد زیاد میطلبم و چون درآمد زیاد می طلبم باید بیشتر اوقات شبانه روزم را صرف شغل و حرفه خودش میکنه دیگه مطلقا نمی تونه به نیازهای ذهنی خودش بپردازد نمیتواند به نیازهای روانی و روحانی و معنوی خودش بپردازد.
می گفت برای اینکه نیازهای ذهنی و روانی و معنوی و روحانی شما مغفول واقع نشوند و عملا برنیاورده باقی نمانند بیایید و در مورد نیازهای بدنتون به حد ضروریات اکتفا کنید به حد ضروریات بیولوژیک و فیزیولوژیک اکتفا کنید بدونید چقدر مسکن، خواب، خوراک، نوشاک، پوشاک و چقدر ارضای غریزه جنسی و چقدر استراحت و تفرج میخواهید به حدش اکتفا کنید چون تو فقط جسمت نیستی تو نیازهای ذهنی روانی و روحانی و معنوی هم داری اونا غرضشون این بود می گفتند ساده زیستی اگر بهش التزام جدی عملی نداشته باشیم فقط و فقط یک جسمی یعنی یکی از ساحت های وجود خودمون رو فربه کردهیام ولی دیگر ساحت های وجود خودمون را به دست فراموشی سپرده ایم اما ما بعد از این جنبش مخصوصا از 1924 به این طرف که یک جنبش عمومی شد در دنیا و کسانی طرفداری از سورو رو در پیش گرفتند.
کم کم به نکته دومی توجه پیدا کردیم و آن اینکه فارغ از اون مطلب ی بحث دیگه وجود داره ساده زیستی فقر زدا هم هست به چه جهت ساده زیستی فقر زدا است نه به جهت فقط اینکه اگر من ساده زیست باشم اضافه درآمدم رو میتوانم به فقرا بدم این که هست اما به جهت دومی و اون اینکه من اگر ساده زیست باشم اصلا نمی گذارم فقر در جامعه پدید بیاد نه اینکه فقر پدید میاد و من کمک می کنم اونایی که ساده زیست هستند چنان سبک زندگی در پیش می گیرند که نفس سبک زندگی اونها جلوی پیدایش طبقه ای قشری لایه ای به نام فقرا رو میگیره اینم باید بهش توجه بکنیم این توحه کردن به این نکته که ساده زیستی علاوه بر نکته ای که امثال سورو بهش توجه کردن یک وظیفه اخلاقی است نه در جهت فقر زدایی بالاتر از اون در جهت جلوگیری از پیدایش فقر انسانی که ساده زیست است چنان سبک زندگی در پیش می گیره که لااقل به اندازه ای که خودش در جامعه تاثیر داره کسانی از قبل او به فقر نمی افتند توجه می کنید کسانی از قبل او به گرفتاری های مادی و معیشتی دچار نمی شوند این هم یک نکته بود که میخواستم عرض کنم و اما نکته آخری که می خواهم عرض کنم اینه ما ظرفیت خودمون رو در اخلاق همیشه باید در نظر بگیریم.
همیشه من باید اخلاقی زیستنم ظرفیت میخواد حالا من بقیه بخش های اخلاقی رو می گذارم کنار می خواهم اخلاق انفاق رو بگم اخلاق انفاق هم ظرفیت میخواهد و من باید ظرفیت اخلاق انفاق خودم رو نظر بگیرم یعنی چه؟ یعنی ممکن است من از لحاظ روانی و ذهنی آمادگی پرداخت فلان تومان مبلغ را به فلان موسسه خیریه داشته باشم و چون این توانایی را به لحاظ ذهنی و روانی دارم ولو ده ان تومان ثروت دارم که می توانم به این موسسه بپردازم اما توانایی و قابلیت ذهنی روانیم بیشتر از ان تومان نیست.
خوب اگر این ان تومان را من بپردازم برای کمک به فقرا از لحظه ای که این پرداخت را می کنم تا لحظه ای که زندگی می کنم و تا لحظه ای که هستم و حیات دارم سود معنوی می برم از این کمکی که به مستمندان کردم اما اگر من ظرفیت انفاق مالم ان تومن باشد ولی به جهتی بیام سه ان تومان ببخشم مثلا به جهت اینکه شما ناظر عمل من هستید به جهتی که دیگران باخبر می شوند که من چقدر پرداخته ام یا بر هر جهت دیگه منی که پتانسیل و ظرفیت روانی انفاق ان تومان را دارم اومدم سه ان تومان پرداختم از لحظه ای که اون سه ان تومان را پرداختم دارم تدنی معنوی پیدا می کنم چرا؟ چون از اون لحظه پرداخت نیست دو ان تومانش فوق ظرفیت من بوده اون وقت از اون لحظه من به این موسسه فحش میدم به فقرایی که من کمکشون کردم فحش میدم به خودم فحش میدم خودم رو تف و لعن می کنم سرزنش و نکوهش می کنم.
ما فراوان دیده ایم افرادی که ظرفیت و قابلیت یک عمل اخلاقی را نداشته اند و کرده اند و به زیان خودشان عمل اخلاقی تمام شده عمل اخلاقی باید در آزادی هر چه تمام تر صورت بگیرد من بارها گفته ام بر خلاف عمل حقوقی و قانونی که باید در کانتکس و زمینه جبر و قوه قهریه عمل بگیرد یعنی قانون همیشه باید یک قوه قهریه ای مدافعش باشه بر عکس اخلاق و اخلاقی زیستن باید در کانتکس آزادی مطلق صورت بگیرد وقتی در کانتکس آزادی مطلق صورت می گیرد من ارتقای معنوی پیدا میکنم با عمل اخلاقی توجه میکنید؟ خیلی ساده برای شما بگم من همیشه از این مثال استفاده کرده ام من اگر فقیری در خیابان دستشو دراز کنه و من پتانسیل و ظرفیت پرداخت هزار تومان را داشته باشم و هزار تومان بهش بدم از وقتی که این عمل را انجام بدم از خودم شادم از این فقیر هم شادم که یک فرصت و امکانی برای انفاق برای من فراهم کرده و خوشم شادم از اینکه این عمل را انجام دادم اما چون شما دنبال من بوده اید و نگاه می کرده اید.
من چقدر می خواهم بدهم به فقیر خودم اگر شما نبودید می خواستم هزار تومان بدهم ولی چون شما می بیند به جای هزار تومان ده هزار تومان می دهم نه هزار تومان اضافه بر ظرفیت روانی و ذهنیم می دهم از اون لحظه که این ده هزار تومان را میدهم به شما فحش میدهم به فقیری که از من کمک گرفت فحش میدهم به خودمم فحش میدهم به شما فحش می دهم که خوب نمیشه چشمتو اون طرف بکنی حتما باید زل بزنی به دست من که دست من که تو جیبم میره چقدر در میاره فلان فلان شده خوب نگاهتو اون طرف کن به اون فقیر فحش میدم که حالا نمیشد دو دقیقه صبر کنی تا این همراه من از من جدا بشه بعد تنها بشم بیای جای من دستتو دراز کنی به خودم فحش میدهم که خوب حالا اونا نگاه می کردند تو باید کار خودتو می کردی چرا کار خودتو نکردی؟
ببینید من نه هزار تومن اضافه داده ام اما هیچ حض معنوی نبرده ام چون پتانسیل خودمو بهش توجه نکرده ام ما متاسفانه چون به این پتانسیل توجه نمی کنیم و بعضی وقتها به جهاتی که معمولا جلوه فروشی ها و خود نمایی ها یکی از علل عمده آن است میام کارهایی می کنیم در جهت کمک به دیگران که فوق پتانسیل ماست فوق ظرفیت ماست نه فوق ظرفیت مالی و امکانات مالیمون نه، امکانات مالی داریم فوق ظرفیت روانی و ذهنی مان است ما اینقدر ایثارگر نیستیم اینقدر از خود گذرنده نیستیم خوب به اندازه ای که ایثارگر هستم و می توانم از خودم بگذرم باید کمک بکنم وقتی کمک می کنم.
ارتقا معنوی پیدا میکنم رشد و استکمال معنوی پیدا می کنم ولی وقتی به این توحه نمی کنم اون وقت از خودم بیزار می شم یواش یواش میلم به عمل اخلاقی کم می شود چون اون حض معنوی را از عمل اخلاقی نبرده ام که اون حض معنوی انگیزه مند می کرد برای عمل اخلاقی بعدی و بعدتری و الخ عنایت می کنید؟ از این لحاظ این نکته خیلی مهمه که ما هر کداممان در عین حال که آنا باید ظرفیت اخلاقی خودمون رو بالا ببریم اما در هر آنی به ظرفیت اخلاقی که در اون لحظه داریم باید اعتنا کنیم.
این مثل این می ماند که من به شما بگویم که در عین حال که آدم باید لحظه به لحظه به علم و معلومات خودش اضافه کنه ولی در هر لحظه به اندازه معلوماتت حرف بزن دوست دارم که معلوماتت افزایش پیدا کنه تو هم باید دائما معلوماتت رو افزایش بدی اما به خاطر معلوماتی که در آینده داری الان نمی تونی دهن وا کنی و حرف بزنی الان دهن باز می کنی به اندازه معلومات کنونیت حرف بزن به همین ترتیب من میتوانم اینو بگم که خوبه آدم قابلیتش رو از لحاظ انفاق چنان بکنه که به گفته حضرت عیسی می گفت چنان ببخشی که دست راستتون که می بخشه دست چپتون با خبر نشه از بخشیدنتون اونقدر من باید قابلیت پیدا کنم که اصلا دست چپم با خبر نمیشه که دست راستم چه کرده.
باید به اونجا برسم ولی تا وقتی که به اونجا نرسیدم در هر لحظه قابلیت اون مختصه زمانی ومکانی ووضع و حالی رو باید در نظر بگیرم و گرنه آهسته آهسته تلخ کام می شوم و دیگر انگیزه مند برای فعالیت های بعدی نیستم از این لحاظ می خواستم این را عرض بکنم که موسسات باید دقت بکنند که دیگران را در اوضاع و احوالی قرار ندهند که دیگران فوق پتانسیلشان داوطلب بشوند وقتی فوق پتانسیلشون داوطلب میشوند امر مال اضافه ای از دامن و دستشون خارج شده هیچ ارتقا معنوی هم پیدا نکرده اند میشه با مال کمتر ارتقا معنوی پیدا کرد و با بخشیدن مال بیشتر اتفاقا انحطاط و سقوط معنوی پیدا کرد.
این نکته را به این جهت عرض می کنم که به حق کسانی گفته اند که اگر با خبر شوند دیگران از بذل و بخشش های دیگران خود این تشویقشون میکنه و خوبه که ما نیکوکاران بزرگ رو در منظر و مرا دیگران قرار بدهیم و بگیم که این آقا و خانم این بذل و بخشش را انجام داده و به حق هم این نکته درسته این آدم را انگیزه مند می کند ولی به شرط اینکه این روی صحنه آوردن باعث نشود که شخص فوق پتانسیلش داوطلبی بکنه و این فوق پتانسیل داوطلبی کردن به او ضرر برسونه. این یعنی اخلاقی زیستن فقط برای بهبود یک زندگی اجتماعی نیست برای آبادان کردن روح خود شخص اخلاقی زینده هم هست من اگر ده برابر کمک کنم چامعه را بهتر کردم اما چه بسا روح خودم رو در جهت آبادانیش کمک نکردم در جهت ویران کردنش قدم برداشتم اخلاق یک اخلاق دیگر گزینانه است و یک اخلاق خود شکوفایانه همین طور که فیلسوفان اخلاقی اشاره کرده اند بارها که در اخلاق ما فقط نمی خواهیم دیگر گزینی کنیم می خواهیم خودمون هم شکوفا بشویم بنابریان دیگر گزینی باید به صورتی شکل بگیره که با خودشکوفایی من منافات نداشته باشه.
همانطور که شما احساس کردید من فقط چند نکته ای رو اشاره کردم که احساس کردم در کتاب پیتر سینگر بهش توجه نشده وگرنه همه نکات به عالمانه ترین صورت دقیق ترین صورت و انسانی ترین و خیر خواهانه ترین صورت در نوشته های پیتر سینگر وجود داره واقعا پیتر سینگر کتاب هایش فقط کتاب های فلسفه اخلاق نیست اولا یک صداقتی یک انسان دوستی در این کتاب ها موج می زند که در کتاب لزوما یک فیلسوف آکادمیک نیست و نکته دوم هم اینکه شما دیگه نمی توانید کتاب را بخوانید و دیگر عوض نشوید بنابریان اگر میخواهید عوض نشوید باید کتابش رو نخوانید اگر خواندید دیگه کم کم از ارزش زندگی کنونی تان احساس شرم می کنید و چقدر خوبه که کتاب هایی ما در دسترسمون قرار بگیره که وقتی تمام می کنیم یک کمی از زندگی کنونی خودمون حالت تهوع بهمون دست بده بلکه به سوی یک تحولی پیش برویم تا تهوعی نباشه به نظر من تحولی نیست کتاب های پیتر سینگر نه فقط این کتاب کتاب های دیگرش هم همینطور است آدم وقتی تمام می کند از خودش بدش می آید میگه اگر اینها آدم هستند ما چی هستیم؟
سخنرانی محمدرضا جلائیپور در دومین نشست خیر و خرد
برای مشاهده متن سخنرانی محمدرضا جلائیپور در نشست دوم کلیک کنید.
وبینار نشست سوم خیر و خرد
سلسله نشست های خیر و خرد که موسسه خیریه دارالاکرام با همکاری نشر نی آن را برگزار میکند به دنبال پاسخ به این سوال است : خیر خردمندانه ، مؤثر و مفید، چه ویژگی هایی دارد ؟
نشست اول که با حضور مترجمین کتاب اقتصاد فقیر در نشر نی و نشست دوم که رونمایی از کتاب دیگر دوستی مؤثر با حضور استاد مصطفی ملکیان و محمد رضا جلایی پور بود از لینک ذیل قابل مشاهده است.
📋دومین نشست:
https://alefbayefarda.ir/?p=228
📋اولین نشست:
https://alefbayefarda.ir/?p=206
✅از انجا که موسسه دارالاکرام بیش از ۵۰۰۰ دانش اموز فاقد سرپرست موثر از ۸۵ شهر کشور را در قالب بورسیه تحصیلی حمایت کرده است، دغدغه ای ملموس و فراگیر، یعنی تحصیل دانش آموزان در شرایط کرونا؛ چالش ها و فرصت ها موضوع سخنرانی استاد فرهیخته و صاحب نام، دکتر علی صاحبی، عنوان نشست سوم ماست.
⏰ سه شنبه اول مهرماه ساعت ۲۰:۳۰
لایو اینستاگرام:
https://www.instagram.com/bemehrbani
لایو آپارات:
https://www.aparat.com/bemehrbani
شرکت در این نشست هیچ هزینه ای ندارد اما میتوانید به صورت همت عالی مبلغی را برای پیشبرد اهداف موسسه دارالاکرم پرداخت نمایید.
شماره کارت: ۲۹۱۷-۱۳۹۴-۸۶۱۰-۶۲۱۹
پرداخت مبلغ دلخواه (آنلاین):
https://bemehrbani.com/crowdfunding/item/17
نشست چهارم از سلسله نشست های خیر و خرد
نشست چهارم خیر و خرد با موضوع «اخلاق مدنی، پشتیبان فعالیت های جامعه مدنی» به صورت آنلاین سه شنبه ۲۷ آذر برگزار شد.*
به گزارش واحد روابط عمومی موسسه دارالاکرام، زاویه ای که این پژوهشگر علوم اجتماعی به تبیین انگیزه ها در فعالیت های اجتماعی و ایفای مسئولیت اجتماعی گشود به نوبه خود خلاقانه و قابل تامل بود.
مشروح این نشست در سایت الفبای فردا وابسته به این موسسه قابل دسترسی است.
خواندن آن را به تمامی فعالان مدنی و علاقمندان به این حوزه پیشنهاد میکنیم.
پنجمین نشست از سلسله نشست های خیر و خرد با موضوع ” شفافیت در سازمان های مردم نهاد”
موسسه خیریه دارالاکرام با همکاری نشر نی برگزار می کند:
سخنران: رضا درمان، مدرس، نویسنده و پژوهشگر حوزه سازمان های مردم نهاد، و مدیر عامل موسسات ملی نیکوکاری
زمان برگزاری: سه شنبه ٢۵ آذرماه 99، ساعت ١٨ تا ١٩:٣٠
نشست های خیر و خرد می کوشد با آسیب شناسی ساختارها ، روش ها و نحوه تعامل با جامعه هدف در سمن ها و خیریه ها، آنها را هر چه بیشتر به تولید خیری خردمندانه ، مفید و موثر رهنمون سازد
هدف از این نشست دستیابی به پاسخ برای سوالات زیر است:
١- چرا شفاف نیستیم؟
٢- حوزههای شفافیت در سمنها چیست؟
۳- الزامات شفافیت چیست؟
۴- چگونه شفافیت را در یک سازمان مردمنهاد بررسی کنیم؟.
علاقه مندان می توانند این نشست را به صورت آنلاین اینجا مشاهده نمایند:
گزارش نشست های خیر و خرد:
کانال تلگرام خیر و خرد:
https://t.me/kheir_o_kherad
راه و روش خردورزی در امر خیر در کلام امام علی(ع) (نشست ششم خیر و خرد)
نشست ششم خیر و خرد را با امام علی علیه السلام همراه میشویم که پدر یتیمان بود و همراه تهیدستان.
بزرگ مردی که معنای خیر خردمندانه را در کلام و رفتارش نشان داد.
استاد دکتر محمد مهدی جعفری که عمری در نهج البلاغه و پژوهش و نویسندگی گذرانده و زندگی و عمل او نشان میدهد شاگردی لایق در مکتب آن امام همام است.
سخنران این جلسه ما از شهر شیراز، شهر ادب و فرهنگ هستند.
سه شنبه ٣۰ دیماه
ساعت ١٨:٣٠ الی ٢٠
پخش زنده از سایت الفبای فردا و اینستاگرام به مهربانی
نشست هفتم از سلسله نشست های خیر و خرد (آسیب شناسی رویکرد خیریه ها)
بررسی تطبیقی نهادهای خیریه در ایران و سایر کشورها با سخنرانی حسین افشین منش مترجم و پژوهشگر حوزه مطالعات ژاپن
سه شنبه ۲۸ بهمن
ساعت ١٨:٣٠ الی ٢٠
پخش زنده از اینستاگرام بهمهربانی و سایت الفبای فردا
هشتمین نشست خیر و خرد با همکاری موسسه دارالاکرام و نشر نی برگزار می شود
مناسبات اداری دولت و خیریه ها
گفت و گو و سخنرانی با مهندس سید احمد نصری
استاندار اسبق قزوین، بوشهر و سیستان و بلوچستان و نماینده دوره چهارم مجلس شورای اسلامی
سهشنبه، ٢۴ فروردین ١۴٠٠ ساعت ۱۸ الی ۲۰.
رابطه خیریه ها و دولت از مناظر گوناگونی می تواند محل تامل قرار گیرد.
عموما نمایندگان خیریه ها از تجربیات خود در ارتباط با دولت سخن گفته اند اما کم پیش آمده است که فردی با تجربه سمت های دولتی، روابط خیریه ها و دولت را مورد تامل قرار دهد.
در میان انبوه سوابق و تجربیات ایشان می توان به چندین سال تجربه استانداری و نمایندگی مجلس شورای اسلامی اشاره نمود. در این نشست از تجربه روابط اداری خیریه ها و دولت، بسترهای توسعه و نقش آفرینی خیریه ها در استان ها و چگونگی این همکاری ها صحبت خواهند کرد.
🎥 پخش آنلاین از طریق سایت الفبای فردا و اینستاگرام بهمهربانی:
نهمین نشست از سلسله نشست های خیر و خرد
موسسه خیریه دارالاکرام، نهمین نشست از سلسله نشست های خیر و خرد را با موضوع «توانبخشی فرهنگی معلولان و وظایف خیریه ها» برگزار می کند.
در این نشست که هم چون نشست های پیشین با همکاری نشر نی برگزار می شود، محمد نوری، مدیر عامل دفتر فرهنگ معلولین به ایراد سخنرانی خواهد پرداخت.
طی این نشست، سخنران جناب آقای محمد نوری، مدیرعامل دفتر فرهنگ معلولین، به موضوع ” توانبخشی فرهنگی معلولان و وظایف خیریه ها ” و تغییر دیدگاه خیریه ها به معلولین خواهد پرداخت. “دفتر فرهنگ معلولین”، موسسه ای بین المللی و غیرانتفاعی است که در زمینه ارتقای دانش و فرهنگ در بین جامعه معلولین کشور و افزایش خلاقیت و توانایی آنها فعالیت می کند.
در این نشست این موضوع مورد بررسی قرار می گیرد که آنچه معلولین به آن نیاز دارند تغییر ذهنیت، باور، درک و یافتن قدرت های فراوانی است که در آنها به ودیعه گذاشته شده است. بدین ترتیب لازم است تا خیریه ها نیز رسالت خویش را در همین سمت و سو تعریف کرده و از روش های پیشین دست بردارند.
زمان برگزاری سه شنبه ٢٨ اردیبهشت ، ساعت١٨:٣٠ الی ٢٠
پخش آنلاین:
الفبای فردا
آرشیو نشست های قبلی:
خیروخرد
شرکت در این نشست رایگان است اما شما میتوانید جهت پیشبرد اهداف دارالاکرام مبلغی را اهدا کنید: 👇
به مهربانی
موسسه خیریه دارالاکرام
شماره تماس: ۰۷۱۳۷۲۶۹۰۱۱
داخلی 107
یازدهمین نشست خیر و خرد برگزار شد
یازدهمین نشست خیر و خرد با موضوع تفاوتهای فرهنگی در امور خیریه و اهمیت ترویج چشماندازهای چندفرهنگگرایانه در کارهای داوطلبانه با حضور دکتر ندا کردونی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر مطالعات قومی، یکشنبه ۲۵ مهر ماه ۱۴۰۰ در موسسهی دارالاکرام برگزار شد.
موسسه خیریه و عامالمنفعه دارالاکرام، حامیِ تحصیلِ کودکانِ مستعدِ فاقدِ سرپرستِ موثر، که اجرای سلسله نشستهای خیر و خرد را با هدف ارتقای کیفی فعالیتهای خیریه ترتیب داده است، شب گذشته یازدهمین نشست از نشستهای خیر و خرد را برگزار کرد.
در این نشست که با حضور ندا کردونی، استاد دانشگاه و پژوهشگر مطالعات قومی، برگزار شد، به دو موضوع محوریِ دلایلِ اهمیت توجه به تفاوتهای فرهنگی در فعالیتهای خیریه و چگونگی اثربخشی رویکردهای چندفرهنگگرا در فعالیتهای داوطلبانه یا خیریه پرداخته شد.
کردونی بر اساس نظریات چهار فیلسوف عدالت یعنی ویلکیمیلیکا و نظریات چندفرهنگگرایانه؛ توماس نیگل و امکان دیگرگزینی؛ پیتر سینگر و نوعدوستی موثر و نیز مایکل ساندل و جباریت (یا استبداد شایستگی به عنوان مانعی برای تحقق خیر جمعی و عدالت)، به تحلیل دو موضوع فوق پرداخت.
این استاد دانشگاه با پرداختن به معنای تنوع فرهنگی به این دو پرسش پاسخ داد که چرا تنوع فرهنگی و اهتمام به آن در توسعه فردی و جمعی و نیز امور خیریه حائز اهمیت است و چطور میتوان با رویکردهای چندفرهنگگرایانه معیارهای انتخاب گروههای هدف را برای فعالیتهای خیریه دگرگون کرد و به برررسی امکان دیگرگزینی در فرهنگهای مختلف پرداخت.
کردونی با اشاره به اینکه توجه به فرهنگ در امور خیریه میتواند فرصتهای متعددی برای توسعه فردی و جمعی به وجود آورد و یا مانع باشد و گونهای از نابرابری را ایجاد کند، افزود: در قانون اساسی نیز به این نکته اشاره شده که تفاوتهای فرهنگی نباید تبعیض ایجاد کنند و تنوعهای فرهنگی در جامعه باید به رسمیت شناخته شوند؛ خیریهها نیز باید در کنار شاخصهایی مثل فقر اقتصادی و کاستی در امکانات آموزشی، به تفاوتهای فرهنگی توجه کنند.
وی درباره اهمیت توجه به تنوع فرهنگی در فعالیتهای داوطلبانه، گفت: اسناد بینالمللی بسیاری وجود دارد که با توجه به حقوق فرهنگی گروههای قومی، مهاجران و مردمان بومی تلاش میکنند در قالب نظامهای حقوقی یا یک سری اقدامات سیاستی، به تنوع فرهنگی بپردازند.
کردونی درباره اهمیت حضور خیریهها در جوامع گفت: امروزه در تمام اسناد بینالمللی، در کنار بخش خصوصی و بخش عمومی از بخش خیریه و سازمانهای مردمنهاد نیز یاد میشود که نشان میدهد خیریهها بیشتر از قبل در توسعه و رفع چالشهای جامعه نقش دارند و مانند حوزه عمومی و خصوصی به هنجارهای ویژهای برای مدیریت بهتر نیاز دارند.
این پژوهشگر قومی با اشاره به تجربههای کشورهایی مثل کانادا، استرالیا و نیوزیلند در ارتباط با تنظیم استانداردهایی برای مدیران و فعالان در خیریهها مبتنی بر احترام به تمایزات فرهنگی و شناخت جامعه، افزود: این استانداردها درباره مدیریت خیریهها یعنی گروههای هدف، نحوه اداره خیریهها، برقراری توازن از لحاظ جنسیتی و قومیتی و نیز آسیبها و خطرات هستند.
وی گفت: بنابراین سیاستهای مورد نیاز برای فعالیتهای خیریه باید با نگاه قومی باشند و لازم است چشماندازهای فرهنگی در تمام حوزههای خیریه در نظر گرفته شوند و گروههای هدف از تمام بافتهای قومی و فرهنگی مورد مطالعه قرار بگیرند تا تاثیرگذاری لازم در جامعه ایجاد شود.
کردونی با اشاره به کتاب امکان دیگرگزینی از توماس نیگل گفت: نوعدوستی تنها یک حس و گرایش اخلاقی نیست و در ساختار و چارچوب فکری انسان این امکان به صورت منطقی وجود دارد که هم خود را ببیند و هم دیگری را. بر این اساس امکان دیگرگزینی میتواند فرصتهای جدیدی پیش روی خیریهها قرار دهد؛ چراکه فرهنگهای مختلف سطوح متفاوتی از دیگرگزینی را در اختیار اعضای خود قرار میدهند.
کردونی با اشاره به اهمیت مفهوم دیگری در گرایشات نوعدوستانه و با توجه به اینکه در نوعدوستی موثر باید به دنبال فرد محق بود، افزود: گام اول در کار خیر پذیرش این نکته است که دیگری با ما به عنوان هویت انسان عجین شده است و همه ما به نوعی خود را در برابر دیگران تعریف میکنیم.
وی متذکر شد: باید تلاش کرد در کنار حفظِ تمام چشماندازهای چندفرهنگگرایی، مرزهای من و دیگری را از میان برداشت تا بر اساس یک نکته کلی به مفهوم بشریت و نوعدوستی و انسان به مثابه انسان نگریست.
انتهای پیام/
آنچه میبینید فهرست رسانههایی است که روابط عمومی دارالاکرام خبر این نشست را در آنها منتشر کرده است:
۲. روزنامه همشهری محله: انتشار مکتوب در تاریخ نهم آبان ۱۴۰۰
۶. پایگاه خبری تحلیلی جهانی پرس