نیکوکاری ناظر بر اعمال بیرونی و نیکخواهی معطوف به عالم درون است موسسه دارالاکرام، حامی آموزش کودکان و نوجوانان در معرض خطر ترک تحصیل، همزمان با بیستوسومین سالگرد فعالیت خود در حوزه خیر آموزشی و رفع نابرابری آموزشی، همایش حافظان بهار را با حضور دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی؛ استاد مصطفی ملکیان؛ دکتر احمد میدری و دیگر صاحبان اندیشه برگزار کرد. استاد مصطفی ملکیان در این همایش که هفدهم اسفندماه و در دانشکده ادبیات علامه طباطبایی برگزار شد، به واکاوی و تحلیل دو مقولهی نیکوکاری و نیکخواهی از منظر فلسفهی اخلاق با موضوع نیکوکاری نیکخواهانه پرداخت. استاد مصطفی ملکیان با تفکیک نیکخواهی و نیکوکاری از هم در قلمرو اخلاق و اخلاقی زیستن و اخلاقی عمل کردن گفت: نیکوکاری مرتبط با رفتار بیرونی و صفتی است که وقتی به آن متصف میشوید که رفتار بیرونی شما طبق احکام خاصی ترتیب داده شود؛ یعنی وقتی شما نیکوکار هستید که گفتار، کردار و زبان بدن شما طبق موازین اخلاقی باشد؛ بنابراین نیکوکاری به آنچه دیگران مشاهده میکنند مرتبط است و ناظرانی میتوانند ناظر بر آن باشند. ملکیان نیکوکاری موفق را مشروط به 2 شرط عمده دانست: شرط اول این است که برای انجام کار نیک ابتدا نیازهای فرد را در نظر بگیریم و نه خواستههای او را؛ یعنی به صلاح نیست که خواستههایش ابتدا تامین شود، بلکه به صلاح اوست که ابتدا نیازهایش تامین شود؛ بنابراین تفکیک میان نیاز و خواسته تفکیک مهمی است و باید در پی برآوردن نیازها برآییم و نه تامین خواستهها. ملکیان گفت: نیکخواهی یا عشق یا خدمت 3 مفهوماند اما یک مصداق بیشتر ندارند. وقتی نیاز و خواسته همسو باشند و نیاز تامین شود، خواسته هم تامین میشود؛ به تعبیری باید نیاز بر خواسته مقدم باشد. ایشان گفت: مفاهیم نظری زیاد و دشواری در این زمینه وجود دارد که بر اساس چه معیارهایی میشود خواسته و نیاز را از هم تفکیک کرد؛ شرط اول برای اینکه رفتاری نیکوکارانه باشد این است که نیازها در نظر گرفته شوند و نه خواستهها و این نیازها را با توجه به آخرین دستاورهای بشری میتوان متوجه شد و ایدئولوژیها حق ندارند وارد اقدام به این تفکیک شوند. شرط دوم این است که به اولویت نیازها هم توجه شود؛ چراکه نیازها را با هر هرم و مخروطی از نیازها که دستهبندی کنیم در هر حال ذومراتب هستند و از قدیم گفتهاند شکمی که گرسنه است ایمان ندارد و یا اینکه گرسنگی نکشیدهای که عاشقی از یادت برود. ایشان رعایت سلسله مراتب نیازها و شناسایی و توجه دقیق به نیازهای مخاطب را شرط دوم نیکوکاری دانست. ملکیان با طرح این پرسش ادامه داد که حالا اثر این نیکوکاری چه خواهد بود و در پاسخ به آن گفت: درد و رنج بشر کاهش مییابد؛ هرقدر نیکوکارانهتر رفتار کنیم، به اندازهی همان فتیلهی درد و رنج بشر نیز کاهش مییابد. اگر نیکوکاری با آن دو شرط مذکور انجام شود، نتیجه قطعی این است که درد و رنج نیز به سرعت کاهش مییابد و انسان اخلاقی با نیکوکاری خود درد و رنج بشر را کاهش میدهد. ملکیان همچنین با طرح پرسش دیگری درباره نیکوکاری نیکخواهانه گفت: آیا در اخلاقی رفتار کردن بناست دیگران از عمل کسی که اخلاقی میزید نفع ببرند؟ خود شخص اخلاقیزی چطور؟ آیا او فقط نفع و توجه را متوجه دیگران میسازد؟ یا عمل او برای خودش هم باید فایده اخلاقی داشته باشد؟ ایشان در پاسخ به این پرسش گفت: عمل اخلاقی قطعا درد و رنج انسانهای دیگر را میکاهد اما برای اینکه برای خود نیکوکار نیز موثر باشد باید نیکخواهانه باشد. ملکیان در توضیح و تفکیک نیکوکاری از نیکخواهی گفت: نیکوکاری ناظر به عمل بیرونی است اما نیکخواهی به درون معطوف است و از آن به خودشکوفایی تعبیر میشود. نیکوکاری کاهش درد و رنج بشری را موجب میشود و نیکخواهی خودشکوفاییِ نیکوکار را موجب میشود و از بستگی درون میکاهد. وی با اشاره به شعری از مولانا (جان فشاند سوی بالا بالها/ تن زده اندر زمین چنگالها…)، گفت: درون هر یک از ما آدمیان پرندهای هست که بال میزند تا اوج بگیرد و بالاتر برود. ملکیان افزود: میل به پرواز و حرکت از وضع نامطلوب به وضع مطلوب درون همهی ما هست. اما آیا قدرت آن هم وجود دارد؟ این قدرت وجود دارد اما به شرط اینکه چندین طناب را در درون خود قطع کرده باشی اما اگر این طنابها را قطع نکنی چنگالهای عقاب در قیر گیر کرده میشوند. و اما مهمترین این طنابها چه هستند؟ جویای ثروت بودن− جویای شهرت بودن− جویای قدرت سیاسی بودن− جویای احترام بودن− جویای آبرو بودن− جویای محبوبیت بودن− جویای علم دانشگاهی بودن. وقتی به اندازهی 10 هزار تومان به کسی کمک میکنی به اندازه 10 هزار تومان طناب مالدوستی را نازکتر کردهای؛ یعنی با هر عمل نیکوکارانهای که در بیرون میکنی یکی از این 7 طناب که مهمترین طنابها هستند پریشانتر و نازکتر میشوند. ملکیان درباره نیکخواهی نیز 2 شرط را مطرح کرد و گفت: با 2 شرط میتوانید این طنابها را بگسلید و به پرواز معنوی و روحانی دست یابید؛ شرط اول این است که تمام نیکوکاری بیرون با این نیت باشد که بخواهیم انسانها هر چه خوبتر و ارزشمندتر شوند. عشق عقلانی یعنی عشقی که صرفا جنبهی احساسی و عاطفی صرف ندارد بلکه انسان باید در ژرفای وجودش یک نیایش هم داشته باشد و بگوید کاش هر انسانی رهاتر، خوشتر، خوبتر شود حتی هیتلر؛ حتی استالین؛ حتی صدام…؛ چرا که این آرزو حتی برای ناپاکترین انسانها هم به نفع همه است؛ بنابراین شرط اول در گذار از موانع هفتگانه این است که نیکوکاری بروز این احساسات باشد و نه هیچ احساس دیگری و هر نیکوکاریِ نیکخواهانهای باید جلوهی این دعای درونی باشد که همهی انسانها خوشتر از اینکه هستند باشند. ایشان شرط دوم عمل نیکخواهانه را در این دانست که به هیچ چیز دیگری مشروط و مقید نباشد؛ مقید به هیچ دین؛ مذهب؛ حزب؛ ملیت و … و در پایان گفت: بنابراین همهی نیکوکاریها نیکخواهانه نیستند و 2 شأن نیکوکاری و نیکخواهی را باید با هم داشت.